عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

پس اللّه تعالى جمع نفرمود در آدم صفات جمالى و جلالى‌‏اش را که تعبیر به یدین شده بود مگر براى تشریف و تکریم آدم.

چنانکه حق جلّ و علا فرمود: لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ (إسراء: 71) (برّ مظهر صفت جمال و بحر مظهر صفت جلال) پس آدم جامع جمیع صفات الهیه است و عینش متصف است به جمیع صفات کونیه پس در نزد او حاصل است جمیع ایادى معطیه و آخذه‏ (معطیه: قوا و ایادى فعلیه‌‏اند (که مى‌‏بخشند) و آخذه: قوا و ایادى انفعالیه‌‏اند (که مى‌‏پذیرند) معطیه قواى ما وراى طبیعتند که مفیضند و آخذه قواى عالم ماده (ناسوت) اند که هر نقش و فیض از ایادى معطیه هبه شد و افاضه گردید مى‌‏پذیرند.)

آسمان، مرد و زمین، زن در خرد                     هر چه آن انداخت این مى‏‌پرورد

و لهذا قال لإبلیس: ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَ‏ و ما هو الّا عین جمعه بین صورتین صوره العالم و صوره الحقّ، و هما یدا الحقّ.

(2) چون آدم جامع یدین است. خداى متعال به ابلیس فرمود: ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَ‏ (ص: 75) و این تشریف نیست مگر عین جمع و در برداشتنش هر دو صورت را هم صورت عالم را که حقایق کونیه است و هم صورت حق را که حقایق الهیه است که این دو صورت دو دست حقّند.( یمین اقوى الجانبین است. یمین، یمن و برکت از راست است که اقوى الجانبین است.)

چون فاعل و قابل در حقیقت شی‏ء واحدند که گاهى در صورت فاعلیت ظاهر می‌‏شوند و گاهى به صورت قابلیت. از آن دو تعبیر به یدین شد. پس یمین آن دو صورت فاعلیه است (که ایادى معطیه‏‌اند) و متعلق به حضرت ربوبیت و یسراى آن دو (چپ) صورت قابلیت است که متعلق به حضرت عبودیت است و کلمه‌‏اى که جامع هر دو است این است که بگوییم صفات‏ متقابله. 

إشاره: اینکه در اخبار آمده است حوا سلام اللّه علیها از «ضلع ایسر» (دنده چپ) آدم خلق شده است. شاید در آن سرّى باشد. که از این بحث بتوان پیاده‌‏اش کرد.


منابع : 

  • ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، علامه حسن زاده آملی، صص: 59 و 60