عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

شیطان بسیار تردست است و از هر راه ممکن درصدد انحراف انسان‌ها از انجام کار نیک است. ابتدا تلاش می‌کند اصلاً فکر کار نیک در ذهن آدمی نقش نبندد و اگر نتوانست، تلاش می‌کند کار در خارج تحقق پیدا نکند و در صورت تحقق همراه با ریا و سُمعه باشد و اگر نتوانست، با ریای پس از عمل، اجر معنوی عمل را می‌زداید یا از آن می‌کاهد.

مؤمنان و به ‌خصوص سالکان باید در کار خیر تعجیل کنند.

خداوند در قرآن می‌فرماید:

«فَاسْتَبِقُوا الْخَیرات» (بقره/۱۴۸؛ مائده/۴۸)؛ «به سوی کارهای نیک بشتابید»

و نیز بیان می‌دارد:

«وَ سارِعُوا إِلی‌ مَغْفِرَۀ مِنْ رَبِّکُم» (آل عمران/۱۳۳)؛ «به سوی بخشش و غفران الهی بشتابید».

حکما گفته‌اند:

«و فی التأخیر آفاتٌ»؛ «در تأخیر کارها آفت‌هایی نمودار می‌گردد».

استاد در معنای مسارعت فرموده‌اند:

«مسارعت یعنی در آنچه بر آن عزم نموده، مسارعت کند، چون در این راه آفاتی است و برای سالک در هر مقام متناسب با حال او مانعی پدید می‌گردد. سالک باید بسیار زرنگ و باهوش باشد و قبل از آن که مانعی بدو دست یابد و دامان او را آلوده کند، وظیفۀ خود را انجام دهد و در راه وصول به مقصد دقیقه‌ای فروگذار نکند».(لب اللباب، ص۱۲۰)

اگر مسارعت نسبت به کار خیر در جان آدمی عمق بیابد، انسان را به وادی مسابقت می‌کشاند. در مسابقه آن‌که سریع‌تر به سمت هدف در تلاش است، زودتر می‌رسد. مسارعت و شتافتن نسبت به اصل سلوک هم مطرح است. به قول حافظ:

آن دم که دل به عشق دهی، خوش دمی بود

در کار خیرت حاجت هیچ استخاره نیست

در بحث «موانع شروع سفر» گفتیم که تسویف از موانع بزرگ است. تسویف یعنی کار را به زمان بعد محوّل کردن که خود یکی از رذائل اخلاقی به حساب می‌آید.

امیرمؤمنان علی‌ بن ابی‌طالب علسه السلام در وصیت به فرزندانش فرمود:

«وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیرُکُم» (نهج‌البلاغه، نامه ۴۷)؛

«خدا را خدا را درباره قرآن، مبادا که دیگران در عمل کردن به آن بر شما پیشی گیرند»

و نیز در دعای کمیل می‌فرماید:

«یا رب یا رب قو علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمۀ جوانحی ... حتّی أسرح إلیک فی میادین السابقین و أسرع إلیک فی البارزین»؛

«پروردگارا! اعضا و جوارحم را در خدمت خود قوی دار و دلم را بر تصمیم، محکم گردان ... تا به سویت در میدان‌های سبقت‌گیران سیر کنم و به سویت بشتابم». 

در اذان که گلبانگ مسلمانانی است، شش بار مردم به «شتاب» فراخوانده می‌شوند. «حی علی الصلوۀ» یعنی «بشتابید به سوی نماز»، «حی علی الفلاح» یعنی «بشتابید به سوی رستگاری»، «حی علی خیر العمل» یعنی «بشتابید به سوی بهترین کار».



منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 363 تا 365