یاد مرگ در توجه مؤمن به آخرت و کناره جستن او از دنیا تأثیری شگرف دارد. آدمی با غفلت و لذّت از راه خدا باز میماند و یاد مرگ ضدّ هر دو است. اینکه گفتهاند:
«منشأ همه غفلتها غفلت از مرگ است»، صحیح است.
امیرمؤمنان صلواةالله علیه فرمود:
«أَلَا فَاذْکُرُوا هادمَ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِیاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَۀ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِیحَۀ وَ اسْتَعِینُوا اللَّهَ عَلَی أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا یحْصَی مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ» (نهجالبلاغه، خطبه ۹۹)؛
«به هوش باشید و مرگ را که نابودکنندۀ لذتها و قطعکنندۀ آرزوهاست، در هنگامی که تصمیم بر کارهای زشت دارید، به یاد آرید و برای ادای حق واجب خدا و نعمتهای بیشمار و احسانهای بیپایانش از آن استعانت جویید».
آرزوهای طولانی آدمی را بدبخت و گرفتار تسویف میسازد و درمان آنها در یاد مرگ است. یاد مرگ از راههایی امکان مییابد که به آن اشاره میکنیم:
1 - عیادت بیماران و بهویژه مریضهای لاعلاج و تفکّر در وضع آنان.
2 - نوشتن وصیتنامه و مطالعه و تکمیل مستمر آن.
3 - تهیۀ کفن و نوشتن یک یا چند آیۀ قرآن بر آن در هر شبانهروز با خط خود.
4 - خوابیدن در کفن در شبهای جمعه در مکانی خلوت و تاریک و تصور کردن مرگ خویش. بهتر است در این حال انسان بخواند:
«رَبِّ ارْجِعُون* لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْت» (مؤمنون/۹۹ و ۱۰۰)؛ «پروردگارا! مرا برگردان تا شاید نسبت به آنچه از دست دادهام، رفتاری شایسته پیشه سازم» و بعد برخاستن و تصمیم بر انجام اعمال نیک گرفتن و سپاسگزاری به درگاه حضرت حق که در پاسخ، کلاّ (هرگز) نفرموده است.
5 - شرکت در مراسم غسل دادن و کفن کردن مردگان، بلکه گهگاه انسان خود بعضی اموات خویشاوندان را غسل دهد و تأمل کند که یاد مرگ در جانش بنشیند.
6 - شرکت در مراسم ختم و تعزیۀ درگذشتگان برای عبرتاندوزی و نه به خاطر نشان دادن خود به صاحبان عزا.
7 - زیارت هفتگی اهل قبور، در روز، زیرا زیارت قبرستان در شب مکروه است. عارف وارسته مرحوم سید علی قاضی هر روز به وادی السّلام نجف میرفت.
یاد مرگ در سلوک گاه به عنوان مرحلهای مهم مطرح است که توسط استاد برای شاگرد تعیین و تبیین میشود. مرحوم آیتالله میرزا جوادآقا ملکی تبریزی در نامهای به مرحوم آیتالله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی مینویسد:
«و امّا فکر، برای مبتدی میفرمودند: در مرگ فکر بکن تا آن وقتی که از حالش میفهمیدند که از مداومت این مراتب گیج شده، فی الجمله استعدادی پیدا کرده، آن وقت به عالم خیالش ملتفت میکردند یا آنکه خود ملتفت میشد» ... (توحید علمی و عینی، ص۳۳).
باری، بعضی از شغلها در دین مکروه اعلام شده، مانند کفنفروشی و غسّالی و شاید نکته در این باشد که این شغلها مرگ را در نظر انسان عادی میسازد و قهراً یاد مرگ تأثیر خود را نخواهد گذاشت.
متأسفانه امروزه افزون بر اینکه قبرستانها را از شهرها بیرون میبرند، آنها را به باغ و تفریحگاه تبدیل میکنند و در نتیجه حضور در آنجا نه تنها مایۀ عبرت نیست که مایۀ غفلت است. با دقت و برنامهریزی میتوان در هر محله قبرستانی تمیز و مایۀ عبرت داشت که یاد مرگ این چنین از خاطرها محو نشود.
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 372 تا 374