سالک چون درصدد فناء نفس در الله است، باید از «خود» سفر کند. انسان دو «خود» دارد. یکی «خود شیطانی» او که قرآن از آن اینگونه تعبیر کرده است:
«وَطَائِفَة قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ» ( آل عمران/۱۵۴)؛
«و گروهی که فقط به فکر خود بودند».
و یکی «خود حقیقی» که در صورت فراموش کردن خدا مورد فراموشی قرار میگیرد.
«نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ» ( حشر/۱۹)؛
«اینان خدا را فراموش کردند، خدا هم کاری کرد که خود را فراموش کنند».
مبدأ سلوک، خود شیطانی است که سالک باید از او سفر کند تا به «خود» حقیقی خود برسد و از آن هم سفر کرده به فنای مطلق برسد.
روی بنما و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر (دیوان حافظ)منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 383 تا 384