بدان مقامات کلیهاى که جامع جمیع عباد در آخرت است سه مقام است اگر چه هر یک از آن سه مقام مشتمل است بر مراتب بسیارى که به حساب نمیآید و آن سه مقام جنت و نار و اعراف است که اعراف بین جنت و نار است. چنانچه کلام الهى بدین ناطق است و هر یک از این سه مقام را اسمى است که حاکم بر آن مقام است و آن اسم بذاته اهل آن مقام را طلب مىکند. زیرا که آن اهل، رعایاى آن اسم حاکمند و عمارت آن ملک به این رعایا وابسته است و وعد شامل کل است زیرا که وعده، در حقیقت عبارت است از ایصال هر یک از ما به کمالى که براى او ازلا معین است. پس همچنان که به جنت وعده شد همچنین به نار و اعراف وعده داده شد و ایعاد نیز شامل کل است. زیرا که اهل جنّت داخل جنت مىشوند به سبب جاذب و سائق، خداى تعالى فرمود: وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ جاذب، آن مناسبتى است که اهل بهشت را با بهشت جمع کرده است. یعنى مناسبتى که بهشتىها با بهشت دارند و بدین سبب به هم مىرسند که آن مناسبت جامعه به واسطه انبیا و اولیاست.
سائق یعنى راننده به سوى خیر، و جنت رحمن است که مسوق به سبب ایعاد و ابتلاى به انواع مصایب و محن است. چنانکه جاذب به سوى نار، مناسبتى است که جامع بین نار و اهل نار است و سائق شیطان است که او مىراند. پس عین جحیم موعود اهل نار است نه جحیم وعید آنها باشد. وعید، عذابى است که به اسم منتقم تعلق دارد و احکام اسم منتقم در پنج طایفه ظاهر مىشود نه غیر آنها. زیرا که اهل نار یا مشرکند یا کافرند یا منافق یا مؤمنان عاصى، و مؤمن عاصى نیز بر دو قسم است یا موحد عارف غیر کامل است یا محجوب، و زمان تسلط سلطان منتقم بر این پنج طایفه عذاب مىبینند. یعنى متعذب مىشوند به آتشهاى جحیم. چنانکه حق تعالى فرمود: أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها (کهف: 29) و نادَوْا یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ (زخرف: 77) لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ (بقره: 162) اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ (مؤمنون: 108)
منابع :
ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، علامه حسن زاده آملی، صص: 211 و 212