عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

بعضی، همانند خواجه عبدالله انصاری در کتاب نفیس منازل السائرین منازل راه را یکصد منزل شمرده‌اند. خواجه ابتدا منازل را به ده بخش و سپس هر بخش را به ده باب تقسیم کرده است.

فهرست اجمالی بخش‌ها و ابواب چنین است:

بخش بدایات

۱. یقظه ۲. توبه ۳. محاسبه ۴. انابه ۵. تفکر ۶. تذکر ۷. اعتصام ۸. فرار ۹. ریاضت ۱۰. سماع.

بخش ابواب

۱. حزن ۲. خوف ۳. إشفاق ۴. خشوع ۵. إخبات ۶. زهد ۷. ورع ۸. تبتل ۹. رجاء ۱۰. رغبى.

بخش معاملات

۱. رعایت ۲. مراقبت ۳. حرمت ۴. اخلاص ۵. تهذیب ۶. استقامت ۷. توکل ۸. تفویض ۹. ثقه ۱۰. تسلیم

بخش اخلاق

۱. صبر ۲. رضا ۳. شکر ۴. حیاء ۵. صدق ۶. ایثار ۷. خلق ۸. تواضع ۹. فتوّت ۱۰. انبساط.

بخش اصول

۱. قصد ۲. عزم ۳. اراده ۴. ادب ۵. یقین ۶. انس ۷. ذکر ۸. فقر ۹. غنی ۱۰. مقام المراد.

بخش اودیه

۱. احسان ۲. علم ۳. حکمت ۴. بصیرت ۵. فراست ۶. تعظیم ۷. الهام ۸. سکینه ۹. طمأنینه ۱۰. همت.

بخش احوال

۱. محبت ۲. غیرت ۳. شوق ۴. قَلَق ۵. عطش ۶. وجد ۷. دهش ۸. هَیمان ۹. برق ۱۰. ذوق.

بخش ولایات

۱. لحظه ۲. وقت ۳. صفاء ۴. سرور ۵. سرّ ۶. نَفَس ۷. غربت ۸. غرق، ۹. غیبت ۱۰. تمکنّ.

بخش حقائق

۱. مکاشفه ۲. مشاهده ۳. معاینه ۴. حیوۀ ۵. قبض ۶. بسط ۷. سُکر ۸. صحو ۹. اتصال ۱۰. انفصال.

بخش نهایات

۱. معرفت ۲. فنا ۳. بقا ۴. تحقیق ۵. تلبیس ۶. وجود ۷. تجرید ۸. تفرید ۹. جمع ۱۰. توحید.

بعضی دیگر منازل را صد دانسته و آنها را بر صد اسم خداوند که در روایات آمده است تطبیق کرده‌اند(رساله سیر و سلوک بحرالعلوم، ص۱۳۹. (پاورقی)).

بعضی منازل صدگانه را به تقریر خواجه همان یکصد اسم الهی دانسته‌اند ( رساله سیر و سلوک بحرالعلوم، ص۱۳۹. (پاورقی)) این قول به ظاهر درست نمی‌نماید، زیرا منازلی همانند حزن، خوف و ... چگونه قابل تطبیق بر اسماء الهی خواهد بود؟!

در روایات برای خداوند ۱۰۰ اسم یا ۹۹ اسم بیان شده است. این روایات در کتب معتبر شیعه همانند توحید صدوق آمده است. ما در اینجا به ذکر یکی تبرّک می‌جوییم.

«فی التوحید و الخصال مسنداً عَنْ سُلَیمَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبائه عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیهم السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم: إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی تِسْعَۀ وَ تِسْعِینَ اسْماً مِائَۀ إِلَّا وَاحِداً مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّۀ»؛

«همانا برای خداوند ۹۹ اسم است (صد تا یکی کم) هر کس آنها را بشمارد (به آنها متحقق گردد) به بهشت وارد می‌شود».

پس می‌توان قبل از عدد صد عدد ۹۹ را هم به عنوان رأیی دربارۀ تعداد حجاب‌ها مطرح کرد.

نقد و تحلیل

1 - شاید هیچ‌یک از آرا در باب منازل راه به اندازۀ این رأی مشهور نباشد و سرّ مطلب آن است که از دیرباز منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری تنها کتابی بوده که در زمینۀ عرفان عملی در حوزه‌های علمیه مورد تعلیم و تعلم قرار می‌گرفته است. سرّ انتخاب این کتاب به عنوان متن درسی اموری است که از آن جمله است:‌ قلم متین، متن سنگین، استحکام مطالب، استفادۀ وافر و نسبتاً به جا از آیات قرآنی و روایات، یک‌دست بودن محتوا و ابتکاری بودن طرح.

بر این کتاب شروح متعددی نگاشته شده است که از آن میان شرح ملا عبدالرزاق کاشانی درخشیده و همچون متن و در کنار آن به عنوان متنی درسی مورد بررسی قرار گرفته است.

2 - نقد و تحلیل کتاب منازل السائرین خود یک کتاب می‌طلبد و در این نوشتار مختصر جز به اشاراتی بسنده نتوان کرد.

3 - اگرچه کاشانی تلاش وسیعی برای منطقی جلوه دادن تقسیم بخش‌ها به ده بخش و تقسیم ابواب به صد باب کرده است (شرح منازل السائرین، ص۲۵)، ولی با کمی تأمل کاملاً روشن می‌شود که نه حصر عقلی است و نه ترتّب، در همۀ موارد، منطقی است. تفصیل مجال دیگری می‌طلبد. مجملاً باید دانست که حتی خواجه عبدالله، خود در کتاب صد میدان، صد منزل را به نحو دیگری تقریر کرده است.

4 - برخی منازل ذکر شده منزل ویژه‌ای به حساب نمی‌آید، بلکه از آغاز تا پایان سلوک با جلوه‌های گوناگون مطرح است، همانند مراقبه و ورع.

5 - آنچه در بخش «نهایات» آمده، ده باب است، همانند معرفت، فناء، بقاء، تفرید و هر باب دارای سه درجه و درجۀ سوم هر یک از آنها مخصوص اهل توحید حقیقی است. پس نمی‌توان آنها را منازل ما قبل توحید به حساب آورد. این ایراد نسبت به درجۀ سوم از منازل قبل از نهایات نیز اجمالاً قابل تسرّی است.

6 - برشمردن نهایات همانند فنا و ... در دایرۀ منازل سفر خالی از مسامحه نمی‌باشد. باید نهایت را مقصد به حساب آورد و اسامی و القابش را برشمرد.

7 - اگرچه در برخی روایات خداوند دارای صد اسم دانسته شده است، اما دربارۀ اسمای الهی کمتر و بیشتر (تا ۱۰۰۰ اسم) هم در روایات وارد است و این نکته توقف بر عدد صد را در این مسأله دشوار می‌سازد.

8 - مراد از احصای اسما‌ به قرینۀ روایات دیگر تحقق به آنهاست ـ چنانکه گذشت ـ پس مراد از دخول به بهشت ورود به بهشت ذات خواهد بود، زیرا پایین‌تر از «جنۀ الذات» طریق است و نه مقصد.

تکمیل منازل صدگانه

خواجه عبدالله برای هر یک از منازل صدگانه ۳ درجه ذکر کرده است. درجۀ عامه، درجۀ خاصه و درجۀ خاصۀ الخاصه، بر این اساس منازل به ۳۰۰ منزل ارتقا می‌یابد و چنانچه قبلاً گذشت و خواهد آمد به نظر کاشانی، کما هو الحق، هر درجه در سایر درجات و مراتب حضور دارد، در درجات بالا با حقیقتش و در درجات پایین با رقیقتش. بر این اساس می‌توانیم ۱۰۰ منزل را به اعتبار بخش‌های ده‌گانه به ۱۰۰۰ منزل ارتقاء دهیم، بلکه می‌توانیم ۳۰۰ منزل را به همان اعتبار به ۳۰۰۰ منزل ترقی بخشیم و اگر فرض کنیم که برای رسیدن و تمکّن در هر درجه پیمودن سه مرحلۀ: تعلّق و تخلّق و تحقّق (اسفار، ج۷، ص۳۳، حاشیه حاج ملاهادی سبزواری.) لازم است، قهراً می‌توانیم رقم را به ۹۰۰۰ افزایش دهیم. 

پس ارقام: ۳۰۰، ۱۰۰۰، ۳۰۰۰ و ۹۰۰۰ با معدوداتشان اجمالاً بیان شد. البته ما رقم ۱۰۰۰ را به اعتبار معدودی دیگر پس از این تکرار می‌کنیم.



منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص444 تا 448