از دیدگاه عرفا، تنها یک وجود است که کل هستی را پر کرده و آن وجود واجبی حقتعالی است.
این وجود ویژگیای دارد که سبب شده جا برای دیگری به منزلة مصداق بالذات وجود و موجود حقیقی نباشد و آن ویژگی اطلاق است که از آن با عنوان «اطلاق مقسمی» یاد میشود.
باید توجه داشت که تمامی مباحث وحدت وجود و لوازم و فروع آن از جمله مبحث اطلاق مقسمی حق، بحثهایی ناظر به خارج هستند. یعنی اطلاق مقسمی حق، ویژگی اساسی حق در خارج است، نه یک ویژگی ذهنی که ناشی از تعمل ذهن بر وجود حق باشد. آنچه در این بحث اهمیتی بسزا دارد تفکیک اطلاق مقسمی از اطلاق قسمی است؛ زیرا اگر اطلاق مد نظر عرفا دربارة حقتعالی به گونه اطلاق قسمی درک شود، و از اطلاق مقسمی غفلت گردد، از مقصود عرفا فرسنگها دور خواهیم افتاد.
برای تفکیک این دو نوع اطلاق نخست بحث را بدون اصطلاحات فنی مطرح و آنگاه با بحث اعتبارهای چهارگانه شکل فنی تر آن را پی میگیریم.
منابع :
- یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 208 تا 216
- امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص253 تا 257