عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

ویژگی های نسب اندماجی در مقام ذات را می توان چنین فهرست کرد:

·  این نسب اطلاقی اند ، همان گونه که در پست قبل بیان شد ، ذات بی نهایت و مطلق (به اطلاق مقسمی) احکام وجودی و صفات کمالی بی نهایت و مطلق (به اطلاق مقسمی) خواهد داشت ، این احکام اطلاقی ، ضروری ذات و لازمه وجودی آن هستند و او را از حد اطلاق خارج نمی‌سازند.

·    این نسب از نسب و حیثیت های اندماجی ذات اند ، بدین معنا که در خود ذات مندرج و کامن هستند.

·    این نسب مندمج در این مرتبه اظهار نشده و به صورت اشراقی در نیامده اند و به اصطلاح فنی ، اسم حقیقی عرفانی نیستند. به بیان دیگر این احکام و صفات ، نسب اندماجی هستند، ولی نسب اشراقی نیستند، بی اسم و بی رسم بودن مقام ذات به همین معنا اشاره دارد.

·   این نسب به نحو تقدم بالحقیقه و المجاز موخر از ذاتند. از این ویژگی نتیجه می شود:

o       تمام این نسب به طور مجاز و ثانیا و بالعرض موجودند، در حال که ذات مقدس حق تعالی اولا و بالذات وجوددارد. همین ثانوی بودن وجود آنهاست که سبب می‌شود حضور آنها در ذات ، ذات را متکثر نسازد.

o       هر چند گفته شد این نسب بطور مجازی موجودند ، ولی این بدان معنا نیست که هیچ واقعیتی نداشته باشند. پیش‌تر گفتیم که امور مجازی نفس الامری به حسب خود دارند.

·     همان گونه که علم مخلوقات به ذات حق تنها از گونه علم اجمالی است ، علم به این نسب نیز اجمالی خواهد بود.یعنی ما به درک کنه و حقیقت این احکام و صفات راهی نداریم، اما به اجمال میتوان وجود و تحقق آنها را در ذات حق دریافت. در واقع چون این نسب به تبع ذات ثانیا و بالعرض موجودند ، علم اجمالی به وجود و تحقق ذات ، مستلزم علم اجمالی به آنها نیز خواهد بود.یعنی وقتی ما حضور و تحقق حقیقتی همچون ذات مقدس حق تعالی را به علم اجمالی دریافتیم، این علم نتایج و لوازمی را در بر دارد ، مانند این که این حقیقت حقیقتی وحدانی است و و حدت او نیز از سنخ اطلاقی است و ... .

·   این نسب و احکام با یکدیگر متحدند ، یعنی چون همه به متن ذات موجودند و هیچ کثرت و تعددی هم در آن ذات وجود ندارد ، بنابراین همه با این متن و به نفس وحدت متن متحد هستند . عارفان از این نکته با اصطلاح تلاحق صفات اطلاقی حق در مقام ذات یاد می کنند:

کان حیاته و قدرته اذا اعتبرنا فی ذاته من حیث هو علی کمال اطلاقها و ... ان المطلقات التامه اذا تلاحقت اتحدت فیکونان عین علمه

(فناری ، مصباح اانس، انتشارات مولی، ص 217)

چون حیات و قدرت حق تعالی ، در خود ذات در نظر گرفته شوند ، در کمال اطلاقی اند.... و هنگامی که امور مطلق تام به یکدیگر بپیوندند و لاحق ذات شوند، متحد می گردند و در نتیجه هر دو (حیات و قدرت) عین علم او می شوند.

منابع :

  • یزدان پناه سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 242 تا 245