عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

احدیت به عنوان مناسب ترین اسم برای حقیقت این مقام یعنی وحدت ذاتی انتخاب شده است ، به بیان دیگر اگر بخواهیم اسمی برای وحدت حقیقی بیابیم آن اسم احد خواهد بود:

الاحده التی هی اقرب النعوت نسبه الی اطلاق الحق و سعته و غیبه...

(قونوی، اعجازالبیان، ص115)

قونوی در جای دیگری به گونه ای متفاوت به این حقیقت اشاره می کند:

ان التعین الاول الاسمی الاحدی... هو اول ممتاز من الغیب الالهی المطلق.

(قونوی، اعجازالبیان، ص115)

تعین اول اسمی احدی یعنی تعینی که به صورت اسم عرفانی ظاهر شده است ، نخستین مرتبه از غیب مطلق الهی است.

قونوی در تفسیر فاتحه از واژه احدیت برای تعین اول استفاده کرده است و جندی نیز در اشاره به این مقام بیشتر از این واژه استفاده می‌کند و همین امر موجب شده است که اصطلاح احدیت بر تعین اول و واحدیت بر تعین ثانی اطلاق شود .

الواحد بهذا الاعتبار احد ینتفی عنه الکثره الوجودیه و النسبیه و هو مقام کان الله و لا شیء معه و مقام استهلاک الکثره الاسمائیه فی الاحدیه الذاتیه.

(قونوی، اعجازالبیان، ص115)

واحد به اعتبار تعین اول احد است و از او کثرت وجودی یعنی کثرات خارجی و کثرت نسبی یعنی کصرات اسمائی در تعین ثانی نفی می شوندو این مقامِ کان الله و لا شیء معه و نیز مقام استهلاک کثرت اسمائی در احدیت ذاتی است.

البته این تعبیر بعد از جندی پذیرفته شد و رواج یافت. در این میان محقق قیصری ، هر چند بسیار از جندی متاثر است و در بسیاری ازموارد در بحث های خود ناظر به اوستاما تعبیر احدیت را بر خلاف جندی بر لحاظ به شرط لای مقام ذات حمل می کند.

گاهی برای آنکه ترادف این احدیت با وحدت ذاتیه تبیین گردد آن را مقید به قید جمعیه یا جمع می‌کنند و به صورت احدیت جمعیه یا حضرت احدیت جمع به کار می‌برند

منابع :

  • یزدان پناه سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 399  و 400
  • امینی نژاد  علی، حکمت عرفانی، 382 تا 383