عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

اسم از جهتی عین مسما و از جهتی غیر آن است، و از آنجا که این بحث، به‌ویژه مغایرت اسم و مسما در پاره‌ای از روایات نیز آمده است، برخی پنداشته‌اند مراد از اسم در این مقام، اسمای لفظی‌ای همچون علیم و قدیر و الله و رحیم و رحمن و... است، و از همین روی مغایرت اسما با مسما در باب حق‌تعالی را بسیار روشن شمرده‌اند؛ زیرا اسما حقایقی ذهنی و قراردادی‌اند،‌ در حالی ‌که مسما حقیقتی عینی و خارجی است. پس اسم غیر از مسماست.

(سیدمحمدحسین طباطبایی، الرسائل التوحیدیه، رسالة التوحید، ص۱۶)

این توضیحات نشان می‌دهد که این گونه تحلیل‌ها اساساً وارد فضای بحث‌ نشده، از دور دستی بر آتش دارند؛ زیرا اصل سخن ناظر به اسمای حقیقی است نه اسمای اعتباری یا اسماء‌الأسماء. اهل معرفت می‌گویند بین عین مسما و اسمای ‌تکوینی خارجی، یک جهت عینیت و یک جهت غیریت است. ایشان بر اساس تعریفی که از اسم ارائه داده‌اند، حقیقت هر اسمی را ذات به اضافة یک صفت و نسبت و اعتبار می‌دانند. از این رو، اسم با نظر به ذات متجلی در آن، عین ذات است، و از جهت صفت و تعین خاصی که در آن است غیر ذات خواهد بود.

محی‌الدین ابن‌عربی در فص ادریسی از فصوص الحکم می‌گوید:

فالإسم عین المسمّی من حیث الذات والإسم غیر المسمّی من حیث ما یختصّ به من المعنی الذی سیق له؛

(قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۱۶۸)

اسم از حیث ذات همان مسما و عین آن است و از جهت معنایی که بدو اختصاص دارد (و موجب امتیاز آن از دیگر اسما می‌شود) ـ که همان معنا (و صفت و تعینی) است که اسم برای آن ساخته شده است، غیر مسماست.

در همین توضیح و تبیین، ارتباط اسما با یکدیگر نیز از نظر عینیت و غیریت روشن می‌شود. اسما از نظر ذاتی که مشتمل بر آن‌اند،‌ عین یکدیگر و متحدند و هیچ اختلافی ندارند،‌ اما از جهت جنس یا نوع یا شخص نسبت و اضافه و صفتی که در هر یک وجود دارد و اسم را اسم کرده و موجب امتیاز و تحقق آن می‌شود،‌ با یکدیگر متفاوت و مختلف‌اند.

منابع :

  • امینی نژاد  علی، حکمت عرفانی، صص 289 تا 290