نکته مهم دیگری که باید بررسی شود، چگونگی پیدایش تفصیلات و اسمای جزئی است. در این زمینه، اهل معرفت بر این باورند که هر کدام از اسمای جزئی ترکیب خاصی دارند که در بردارنده سهم های خاص و متفاوتی از اسمای مختلف میباشند. برای نمونه، چه بسا در یک اسم جزئی، سهم اسم مرید بیش از سهم اسم علم در تشکیل آن باشد و ... این واقعیت، یعنی ترکیب اسما با نسبت های مختلف برای تشکیل یک اسم جزئی، نکاح اسمائی خوانده میشود.
به بیان دیگر نکاح اسمایی یا ازدواج اسمایی یا اجتماع اسمایی پس از مرحله اسمهای هفتگانه مطرح میشود. مراد از نکاح و ازدواج اسمایی آن است که برخی از اسما با برخی دیگر به لحاظ تناسبات و درصدهای متفاوت و مختلف، درآمیخته و ممزوج میشوند که این نکاح و درهمآمیختگی موجب پیدایش نامهای جدید و تولد اسمهای محدودتر و جزئیتر میشود. این سیر که از کلی به جزئی پیش میرود، هرچه جلوتر میرود اسمها محدودتر، مرکبتر و از سویی گستردهتر و تکثریافتهتر میشوند و این مسیر تا بینهایت ادامه مییابد، بنابراین هرچند در جانب کلیت، اسمهای خداوند محدود و قابل شمارش هستند، لکن در جانب جزئیت، نامحدود بوده و اسمای جزئیه بینهایت میباشند. محقق قیصری درباره کیفیت تکثر اسما با اشاره به تولد اسما از طریق نکاح اسمای بالاتر با یکدیگر، میگوید:
ویتولّد ایضاً من اجتماع الاسماء بعضها مع بعضٍ سواء کانت متقابله او غیر متقابله اسماء غیر متناهیه.و لکل منها مظهر فی الوجود العلمی و العینی.
(قیصری ، شرح فصوص الحکم، تصحیح آشتیانی، ص 46)
از اجتماع برخی از اسما با برخی دیگر، چه با یکدیگر نسبت تقابل داشته باشند یا نداشته باشند، اسمای نامتناهی متولد میشوند که هر کدام ، مظهری در وجود علمی (تعین ثانی) و وجود عینی (تعینات خلقی) دارند.
ان النکاح هو الاجتماع الحاصل للأسماء بالتوجه الإلهی الذاتی لإبراز الکون
(فناری، مصباح الانس ، انتشارات مولی، ص 380)
نکاح، همان اجتماع حاصل شده برای اسما به سبب توجه ذاتی الهی برای ابراز کون (یعنی ظهور تعینات خلقی) است.
با توجه به آنچه تاکنون در مقام اسما گفته شد، نخست اسم جامع الله در سرسلسله تعین ثانی قرار دارد و سپس ، اسمای ذاتی و سپس اسمای هفت گانه از اسم الله پدید میآیند و اسمای هفت گانه منشأ اسمای صفات و افعال میشود و سرانجام با تناکح این اسما، اسمای جزئی نامتناهی پدید میآیند که همه بر اساس این تحلیل به اسم جامع الله میرسند.
منابع :
- امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، ص ۴۴۱ تا ۴۴۲
- یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، ص460