متاخرین مشاء هر چند معتقد به اصالت وجود و اعتبارى بودن ماهیت اند و لکن قائل اند که موجودات عینى خارجى، حقائق متباینه اند یعنى متباینه بتمام ذواتها البسیطه اند، نه متباینه به فصول تا ترکیب در وجود لازم آید و وجود مطلق جنس شود و نه متباینه به مصنفات و مشخصات تا ترکیب در وجود لازم آید و وجود مطلق نوع شود و مفهوم وجود مطلق که بر این حقائق متباینه حمل می شود عرضى لازم محمول من صمیمه است نه محمول بالضمیمه، در محمول بالضمیمه عارض و معروض دو چیز است، و محمول که معروض است سابق بر حامل یعنى عارض است اما در قول یعنى حمل وجود مطلق بر اعیان وجودات متباینه خارجیه حمل لازم بر ملزومات متعدده و متباینه است و در عین حال این حمل بر سبیل تشکیک است یعنى اطلاق وجود که همین وجود مطلق لازم است بر ملزومى مثلا ذات واجب تعالى اولى و اقدم بر ملزومات دیگر است و على هذا القیاس و در میان ملزومات فقط واجب تعالى تاکد و توحد وجودى آن چنانى دارد که انیت محض است و منافاتى نیست که لازم واحد را یعنى وجود مطلق عارض را یک معنى باشد و ملزوماتش متباینه باشند و اطلاق لازم بر آنها بر سبیل تشکیک باشد.
پس وجود مطلق عارض، خود معروض تشکیک است، و حصص وجودیه یعنى وجودات خاصه امکانیه و نیز وجود واجب تعالى، معروض معروض و به عبارت دیگر تشکیک عارض وجود مطلق عام است، و وجود مطلق عام عارض وجودات متباینه خارجیه
فذلکه این تقریر مذهب متاخرین مشاء در وجود این که:
- وجود اصل در تحقق و ماهیت اعتبارى است
- وجودات حقائق متباینه بتمام ذواتها البسیطه اند
- وجود مطلق عام عارض لازم وجودات خارجیه متباینه است، و محمول است بر آنها اما محمول من صمیمها نه محمول ضمیمه اى
- اطلاق وجود عام بر وجودات خارجیه متباینه على سبیل تشکیک است که لازم واحد است و ملزومات متعدده و متباینه
- تشکیک عارض بر وجود عام و وجود عام عارض بر ملزومات که وجودات خارجیه متباینه اند، مى باشد
- از این ملزومات یعنى وجودات خارجیه متباینه یکى از آنها که واجب تعالى است صرف وجود است به این معنى که ماهیت ندارد و جز وى، کل ممکن زوج ترکیبى من وجود و ماهیه
این توحید که از متاخرین مشاء نقل کرده ایم، تنزیهى است در عین تشبیه، یعنى حق سبحانه را از صفات و احوال موجوداتى تنزیه کرده اند، و به مجردات و مفارقات نوریه تشبیه نموده اند هر چند که فقط در واجب تعالى قائل به تاکد وجودى و انیت محضه اند و او را فوق تمام می دانند نه مطلق مفارقات را.
منابع :
- حسن زاده آملی – حسن، رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم، صص 52 و53