عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

 ملا عبد الرزاق کاشانی یا قاسانی از مردم کاشان بود، و به سبب علاقه به شهر خود، با آن که در مصر و سوریه و قونیه مجلس درس داشت و مورد احترام همگان بود، هر از گاهى به کاشان سفر می ‏کرد و مدتى در یکى از دهات کاشان که محل تولد او بود می ‏گذراند و در این بلده کتابخانه ‏اى نیز فراهم داشت.

ملا عبد الرزّاق از تلامیذ و تربیت یافتگان محضر نور الدین عبد الصمد بن الشیخ على الأصفهانی است که به استاد خود علاقه شدید داشت. زادگاه ملا عبد الصمد اصفهان بود. وى از آن شهر به نطنز، که از مضافات اصفهان است، شدّ رحال کرد، و از این رو وى را گاه «ملا عبد الصمد نطنزى» خوانده ‏اند.

کاشانی نیز مانند فرغانی در آغاز به سلسله سهروردیه منتسب بود ولی با مطالعه کتاب فصوص الحکم ابن عربی آن را به عنوان کشف برتر پسندید و به یکی از بزرگترین شارحان مکتب ابن عربی تبدیل شد.

در قرن هشتم شاهد ظهور فیلسوفان عارف و عارفان فیلسوف هستیم که قدرت فلسفی آنها، موجب استحکام خاصی برای عرفان اسلامی شده است، از جمله این شخصیت‌ها عبدالرزاق کاشانی است. وی علاوه بر مقام نظری و فلسفی، صاحب کشف است و به گفته خودش پس از مجاهدات و ریاضات فراوان «وحدت شخصیه وجود» ابن‌عربی و حقانیت آن بر او منکشف شده است.( عبدالرحمن جامی، نفحات الأنس، ص ۴۸۸) و در همین موضوع بین او و معاصرش علاءالدوله سمنانی که از مخالفان وحدت وجود بود مکاتبات و مجادلاتی روی داد و کاشانی به اشکالات سمنانی در این موضوع که اساس عرفان نظری و پایة اعتقادات ابن‌عربی است، پاسخ گفت.

کاشانی علاوه بر این اهل سلوک و شهود بود از قوت و قدرت فلسفی نیز برخوردار بود و با مکاتب مشائی و اشراقی آشنایی داشت. قوت فلسفی در بین دیگر مشایخ قرن هشتم نیز به خوبی مشاهده می شودکه ناشی از قدرت عقلی نهفته در نظام معرفتی ابن عربی بود.

شرح فصوص او کاملا ناظر به شرح فصوص جندی و با قلمی فلسفی است.

به جز شرح فصوص از او آثار مهمی به جا مانده است که از جمله آنها می توان شرح وی بر منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری را نام بردکه درآن از مفاهیم مکتب محی الدین سود برده است. 

کاشانى مطالب را واضح‏تر تقریر کرده و شرح أو از تعقید عبارات دورتر است. تسلط بر افکار ابن عربى (با آن که اساتید أو از اتباع ابن عربى نبودند) از خصایص کاشانى است، و کتاب او براى تدریس بسیار مناسب است.

شرح او ناظر به شرح تلمسانی است.

تاویلات القرآن نیز کتاب دیگر اوست که اشتباها با نام تفسیر محی الدین به چاپ رسیده است.

اصطلاحات الصوفیه نیز نخستین نگاشته در نوع خود است که در گردآوری و تبیین اصطلاح های عرفانی پراهمیت است. این کتاب بیشتر ناظر به شرح اصطلاحات عرفان عملی است ، هر چند که در فتوحات این اصطلاحات با تحلیل های ژرف عرفان نظری همراه شده است.

کاشانی علاوه بر برخورداری از قوت عقلی ، توجه زیادی به متون دینی نیز داشت و مهم تر این که حجم زیادی از روایات معرفتی شیعی به ویژه روایات امیرالمومنین علی علیه السلام را وارد فضای عرفان نظری و عملی نمود. این ویژگی ها از جمله عوامل زمینه ساز پیدایش دوره سوم عرفان نظری محسوب می گردند.

منابع :

  • آشتیانی  سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم
  • آشتیانی  سید جلال الدین، شرح فصوص الحکم (القیصری)
  • امینی نژاد  علی، آشنائی با مجموعه عرفان اسلامی، صص 176 تا 228
  • یزدان پناه  سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 34 تا 60
  • امینی نژاد  علی، حکمت عرفانی، صص 44 تا 51