حکیم ربانى و فیلسوف الهى و عارف متأله و فقیه متبحر صدر الدین محمد بن ابراهیم القوامى شیرازى یکی از اعاظم مفاخر عالم تشیّع و دانشمندان ایران بشمار مىرود. تولد وی در سال نهصد و هفتاد و نه قمرى و رحلتش در سنه یکهزار و پنجاه قمرى بوده است.
پدر او میرزا ابراهیم از وزراء دوره صفویه بوده و وى را فرزندى ذکور نبوده است. به نذر شرعى ملتزم مىشود که هرگاه داراى پسرى صالح و موحد شد مال کثیرى در راه خدا انفاق نماید.
پس از رسیدن صدر الدین به سن رشد که تحصیلات مقدماتى و بعضى از سطوح فقه و اصول را تکمیل نمود مسافرت به شهر اصفهان کرده و در آنجا در ابتداء در نزد مرحوم شیخ الاسلام وقت بهاء الدین محمد عاملى (ره) به تحصیل فقه و اصول و تکمیل آن پرداخت و بعد از تکمیل به راهنمائى استاد به محضر خاتم الحکماء و المجتهدین مرحوم سید محمد باقر استرآبادى مشهور به داماد و متخلّص به اشراق مشرف گردیده و علوم حکمیه را از انفاس قدسیه مرحوم میر بنحو اتمّ و اکمل استفاده نمود و از هر دو استاد خود اجازه محکمه دریافت فرموده چنان که در اول شرح بر اصول کافى با نهایت ادب و تجلیل از آن دو بزرگوار اسم برده و اجازه خود را ذکر نموده.
پس از مراجعت به شیراز محسود بعضى از مدعیان علم قرار گرفت و در نتیجه از شیراز خارج و در نواحى قم در یکى از قرى منزل گزید و به ریاضات شرعیه از اداء نوافل و مستحبات اعمال و صیام روز و قیام در شب اوقات خود را صرف مىنمود. و هفت مرتبه با پاى پیاده همراه قافله به حج مشرف گردید.
بطور کلى بىاعتنا باوضاع دنیویه و شئون مادیه بوده است و بقدر ذرهاى هم در مقام ارضاء خاطر عوام نبوده. در آن عصر که نوع مصنفین کتب دیباچه مصنفات خود را باسم پادشاه وقت یا یکى از وزراء و رجال مصدّر مىنمودند در مصنفات صدر المتألهین عین و اثرى از این معنى نمودار نیست.
در قرن یازدهم هجری سرنوشت تفکر اسلامی با ظهور این شخصیت بزرگ دگرگون شد این اندیشمند بزرگ را بایستی از یک سو فیلسوفی اصیل و از سوی دیگر از محققان بزرگ عرفان نظری برشمرد. جریانی که سید حیدر آملی در تطبیق تشیع و تصوف آغاز کرده بود با نبوغ اعجاب آور ملاصدرا به کمال رسید و به انطباق کامل فلسفه اسلامی و عرفان نظری انجامید. ملاصدرا تمام تلاش های عارفان و فیلسوفان گذشته را در راستای همزبانی و نزدیکی افق فکری عرفان و فلسفه به نقطه اوج و کمال نهایی آن رساند. پس از تلاش های او دیگر می توان حقایق عرفانی را با یک زبان دقیق فلسفی تبییین و منتقل ساخت البته روش خود ملاصدرا در کسب معارف الهی و تبیین فلسفی آنها، در کنار تاملات عقلی، سیر و سلوک نیز بوده است .
او با جعل اصطلاحات جدید به غنای واژگانی فلسفه افزود و راه را برای بیان معارف توحیدی هموارتر کرد مبانی اساسی فلسفه او مانند اصالت وجود و تشکیک وجود فاصله میان دیدگاه مشائی و عرفان نظری را پر نمود و بلکه اصولا به همین منظور طراحی شده بود.
کتاب اصلی وی الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه است. کتاب های ارزشمند دیگری مانند مفاتیح الغیب، شواهد الربوبیه ، المشاعر، العرشیه، کسر الاصنام الجاهلیه، المبدا و المعاد ، شرح الاصول الکافی و تفسیر قرآن نیز از او به یادگار مانده است.
از شاگردان برجسته وی محمد بن مرتضى ملقب به محسن و متخلص به فیض کاشانى که داماد وى بوده است، مولى عبد الرزاق ابن حسین لاهیجى که متخلص بفیاض است و او نیز داماد استاد بود، شاه محمد دارابی، حسین بن موسی اردبیلی، میرسیدمحمدصالح خاتون آبادی، عبدالرشید کازرونی (صاحب رساله در وحدت وجود)، مرحوم شیخ حسن تنکابنى، ملا محمد ایروانى، شاه ابوالولى شیرازى، میرزا ابراهیم و قوام الدین احمد فرزندان او را می توان نام برد.
منابع :
- آشتیانی – سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم
- آشتیانی – سید جلال الدین، شرح فصوص الحکم (القیصری)
- امینی نژاد – علی، آشنائی با مجموعه عرفان اسلامی، صص 176 تا 228
- یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 34 تا 60
- امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص 44 تا 51
- یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صص 137 تا 142