عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

حاج ملاهادی بن مهدی سبزواری متخلص به «اسرار»، حکیم، شاعر و عارف شیعی عصر قاجار و بزرگترین فیلسوف قرن سیزدهم است که در سال 1212 هجری قمری در سبزوار متولد شد و در همانجا بدرود حیات گفت. حاجی سبزواری به لحاظ زمانی متعلق به نسل پنجم بعد از ملاصدرا است.

او از هشت سالگی به فراگیری علوم دینی پرداخت. پس از عزیمت به شهرهای مشهد و اصفهان در حدود بیست سالگی در علوم مرسوم و نیز کمالات معنوی به مقام بلندی رسید و به مشهد بازگشت و به تدریس حکمت، فقه و تفسیر مشغول شد. 

وی در راه سفر حج حدود 10 سال از محضر ملااسمعیل درب کوشکی اصفهانی (م1271 ق) و آخوند ملا علی نوری (م 1246 ق) در حکمت الهی کسب فیض کردو در سال 1242 به مشهد بازگشت و حدود 8 سال در جوار مرقد ملکوتی حضرت رضا علیه السلام به تدریس پرداخت.

سبزواری در سال 1250 هـ ق به مکه مکرمه مشرف شد و پس از بازگشت از طریق دریا به بندرعباس وارد شد و چون به جهت درگذشت قتحعلی شاه قاجار راه ها ناامن شده بود ازآنجا به کرمان رفت و مدتی در گمنامی به ریاضت و خادمی یکی از مدارس دینی پرداخت و در 1353 هـ ق به سبزوار بازگشت و تا پایان عمر در آن سامان  در مدرسه فصیحیه به افاضه حکمت پرداخت و آوازه او به سرزمین های دور نیز رسید و شیفتگان معارف الهی از هر سو به سبزوار آمدند.

حکیم سبزواری، از بیت المال ارتزاق نکرد و مایحتاجش را از زمین زراعی و دو گاوی که داشت تهیه می‌کرد.

مرحوم حاجی هر شب در زمستان و تابستان و بهار و پائیز ثلث آخر شب را بیدار بودند و در تاریکی عبادت می‌نمودند تا اول طلوع آفتاب. آن وقت دو پیاله چای بسیار غلیظ سیاه رنگ که در هر پیاله مخصوصا دوازده مثقال قند می‌ریختند میل می‌فرمودند و می‌فرمودند: این چای غلیظ شیرین را برای قوت می‌خورم... ناهار ایشان معمولا یک پول نان بود که معمولا یک سیر بیشتر آن نمی‌خوردند. یک کاسه دوغ کم رنگ که خودشان در وصف آن می‌فرمودند دوغ آسمان‌گون یعنی دوغی که از کمی ماست به رنگ کبود آسمانی باشد، نان خورش یک سیر نهار آن مرحوم بود. بعد از ناهار در تابستان ساعتی می‌خوابیدند، عصر چای میل نمی‌فرمودند... بعد از شام در حیاط مخصوص خود که زیرزمین سابق الذکر باشد بعد از کمی راه رفتن در یک بستر ناراحتی که غالبا تشک نداشت می‌خوابیدند و متکای غیر نرمی از پنبه یا پشم زیر سر می‌گذاشتند. لباس مرحوم حاجی چند سال یک عبای سیاه مازندرانی بود و یک قبای قدک سبز رنگی که به قدری آن را شسته بودند که آرنج‌های قبا پاره شده و چندین وصله برداشته... کتابخانه‌ای نداشتند و کتاب ایشان منحصر در چند جلد بود... و اما معاش حاجی از این قرار است یک روز از قنات عمیدآباد داشتند و یک شبانه روز در قنات قصبه و باغی که در بیرون پشت ارک واقع است سالی چهل تومان فائده و حاصل باغ بود و از دو قنات مذکوره نیز سی خلورا غله و ده بار پنبه عائد می‌گردید. قسمتی از این دخل را با کمال قناعت صرف معاش خود می‌فرمودند و مابقی به فقراء ایثار و انفاق می‌شد.» (تاریخ حکما و عرفا متأخرین صدرالمتألهین، تألیف منوچهر صدوقی سها، ، ص 111)

وی شاگرد برجسته ملا اسماعیل اصفهانی واحد العین و ملا علی نوری است و به ریاضت و عبادت توجه تام داشت و همه اموال خود را وقف قفرا و نیازمندان نمود او پس از تحصیل در اصفهان بیش از 30 سال در سبزوار ساکن شد و از همه جای ایران برای استفاده از محضر وی به سبزوار می آمدند.

دوره تحصیل در محضر ملاهادی هفت سال بود و همین که طلاب مدت هفت سال در جلسات درس او حاضر می‌شدند، حاج ملاهادی آن‌ها را در فلسفه فارغ التحصیل می‌دانست و نوبت عده دیگری از محصلین بود. کسانی که می‌خواستند نزد حاجی تحصیل کنند باید معلومات مقدماتی را طی کرده باشند یعنی می‌بایست صرف و نحو عربی، منطق، ریاضیات، فقه و کلام خوانده باشند. کسانی که از عهده امتحان این دروس برمی آمدند برای تحصیل در محضر ملاهادی پذیرفته می‌شدند.

شاگردان برجسته حاجی عبارتند از :

  • وثوق الحکماء سبزواری، شارح گلشن راز
  • آقای سید جواد طباطبایی حائری، از سلسله بحر العلوم (م 1300)
  • میرزا محمد مهدی قمشه‌ای (م 1330) محشّی اسفار
  • شیخ احمد شیرازی مشهور به شانه‌ساز (م 1332) استاد آقا سید علی کازرونی و سید صدر کوه‌پایه‌ای
  • آخوندملا حسین قلی همدانی (م 1311) آخوند شاگردان زیادی پرورش داد که از آن جمله‌اند:
  • آقا میرزا جواد ملکی تبریزی (م 1343) صاحب اسرار الصلوه و مراقبات السنه و لقاء الله
  • سید احمد کربلائی استاد قاضی طباطبایی

برخی دیگر از شاگردان وی عبارتند از : ملامحمد، فرزند بزرگ ملا هادی، آخوند خراسانی مؤلف کفایه الاصول، شیخ علی فاضل تبتی، ملا علی سمنانی ، ملا عبدالکریم قوچانی، شیخ ابراهیم طهرانی معروف به شیخ معلم، ملا محمد صادق حکیم، شیخ محمد حسین معروف به جرجیس، میرزا اسماعیل ملقب به افتخار الحکماء طالقانی، میرزا علینقی ملقب به صدرالعلماء سبزواری، شیخ ملا اسماعیل عارف بجنوردی، وثوق الحکماء سبزواری، شیخ عبدالاعلی سبزواری، میرزا آقا حکیم دارابی، میرزا محمد یزدی معروف به فاضل یزدی، میرزا عباس حکیم.

برخی آثار وی عبارتند از : منظومه و شرح منظومه در حکمت، اسرارالحکم، اسرارالعباده، اصول الدین، الجبر و الختیار حاشیه اسفار صدرالمتألهین، حاشیه زبده الاصول شیخ بهایی، حاشیه شواهد الربوبیه صدر المتألهین، حاشیه مبدأ و معاد صدر المتألهین، حاشیه مفاتیح الغیب صدر المتألهین، حاشیه بر شرح سیوطی ابن مالک، حاشیه بر شوارق ، اثر ملا عبدالرزاق لاهیجی ، در فلسفه، هدایه الطالبین، در کلام، النبراس فی اسرار الاساس ، در فقه، شرح دعاء الصباح، مقیاس در فقه، شرح مثنوی ملای رومی، شرح الأسماء أو شرح دعاء الجوشن الکبیر،  مجموعۀ رسائل فارسی و عربی، دیوان فارسی، رحیق ، و راح افراح  در علم بدیع و محاکمات در ردّ بر شیخیه.

مهمترین اثر او منظومه و شرح منظومه است که از همان آغاز متن درسی حوزات علمیه قرار گرفت و تا به امروز نیز در حوزه های فلسفی تدریس می شود و بیش از 65 تعلیقه، شرح و ترجمه بر آن نوشته شده است.

حکیم سبزواری یکی از بزرگترین فیلسوفان شیعی مذهب و ایرانی تبار در 300 سال اخیر - بعد از ملاصدرا تا امروز - به شما رمی رود. او نقش بی بدیلی در ترویج و بسط حکمت متعالیه از طریق تدریس ، تالی - به نظم و نثر - و تحقیق در آن دارد.

هر چند سبزواری در آثار خود از نظر مشی کلی و خط فکری در مسیر حکمت متعالیه صدر المتلهین حرکن می کند ، ولی پیرو صرف نیست و حکیمی صاحب رای و مستقل می باشد.

سبزواری به عنوان یکی از بزرگترین شارحان حکمت صدرایی ، فلسفه مشاء فارابی و ابن سینا را با فکر اشراقی سهروردی و مذاق عرفانی ابن عربی در آمیخت و در برخورد با اندیشه های فخر رازی به فلسفه خود چاشنی کلام زد و افکار فیلسوفان شیعی نظیر میرداماد و لاهیجی و ... را در چهارچوب حکمت متعالیه مورد بررسی قرار داد.

وی اهل معرفت و سلوک و شور و حال نیز بود و افزون بر تربیت شاگردان بسیاری در عرصه عرفان و حکمت عرفانی به ارشاد مستمعان نیز می پرداخت . 

دیوان اشعار ، شرح مثنوی معنوی ، شرح الاسماء و برخی کتب دیگر وی نمایانگر احوال و روحیه عرفانی حکیم برجسته سبزوار می باشد.

منابع :

  • آشتیانی  سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم
  • آشتیانی  سید جلال الدین، شرح فصوص الحکم (القیصری)
  • امینی نژاد  علی، آشنائی با مجموعه عرفان اسلامی، صص 176 تا 228
  • یزدان پناه  سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 34 تا 60
  • امینی نژاد  علی، حکمت عرفانی، صص 44 تا 51
  •  یزدان پناه سید یدالله، سیری در تاریخ عرفان اسلامی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)
  •  یزدان پناه سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صص 152 تا 155