حکیم میرزا هاشم اشکوری در سال ۱۲۱۳ شمسی فرزند حسن بن محمد علی اشکوری در روستای «اشکور» که از نواحی «رودسر» در استان گیلان، به دنیا آمد. اشکور تماماً در ناحیه تاریخی دیلم قرار دارد و مردم این سامان در قرن سوم به دست «ناصرالحق اطروش» مسلمان و شیعه اثنی عشری شدند.
میرزا هاشم برای تحصیل چندی به شهر قزوین رفته و به تحصیل علوم اسلامی (سطوح فقه، اصول، کلام و مقدمات حکمت) مشغول شد. او کتاب قوانین اصول میرزا ابوالقاسم قمی را در حوزه ی درس آقا سیدعلی قزوینی که خود، صاحب کتاب حاشیه بر قوانین الاصول بود، تلمذ نمود. آنگاه برای تکمیل علوم متداول در روزگار تولیت میرزاابوالفضل تهرانی به تهران که آن زمان مرکز تدریس علوم اسلام به خصوص فنون عقلی بود، آمد. در تهران از محضر درس بزرگانی چون «آقا محمدرضا قمشهای» در معارف عرفان نظری، «آقا علی مدرس زنوزی» در حکمت صدرایی و « میرزا ابوالحسن جلوه » در فلسفه مشائی بهرههای فراوان برد و او سرآمد شاگردان آقامحمدرضا قمشهای صاحب حوزهی فلسفی و عرفانی در مدرسهی سپهسالار تهران بود.
میرزا هاشم بعد از آن که در محضر این استادان به کمالات علمی و عرفان نظری و عملی آراسته گردید، برای کاربردی کردن آموخته ها و دانسته ها به موطن خود بازگشت تا تهذیب و تزکیه نفس را پی گیرد، اما در آن زمان حاج میرزا ابوالفضل تهرانی که از شاگردان میرزای شیرازی و میرزا حبیب الله رشتی بود، ضمن تشکیل مجالس درس و بحث در تهران، تولیت مدرسه ی سپهسالار جدید را نیز عهده دار بود. از میرزا هاشم اشکوری خواست کرسی تدریس حکمت و عرفان را در این مکان بپذیرد.
استاد سید جلال الدین آشتیانی در این باره می گوید: «در بین تلامیذ آقا محمدرضا، اقا میرزا هاشم، آقا میرزا محمود، آقا میرزا صفای کروندی اصفهانی، آقا میرزا علی محمد کروندی، به کثرت ذوق، شهرت داشتند، ولی مرحوم آقا میرزا هاشم حوزه ی درس استاد را بعد از رحلت او اداره می کرد و شرایط تدریس در او بیش از دیگران بود و شاگردان زیادی تربیت کرد. آقا میرزا محمود معاصر بود با مرحوم آقا میرشهاب حکیم شیرازی، آقا میرزا حسن کرمانشاهی، آقا میرزا هاشم، میرزا علی محمد، بعضی دیگر از فضلای عصر، ولی حوزه ی آقا میرزا حسن و میرزا هاشم و آقا میرزا شیرازی، گرم تر از دیگر حوزه ها بود. در آن عصر، اساتید زیادی در حکمت در تهران و دیگر حوزه های علمی ایران وجود داشتند که بعضی از آنان در تهران و برخی در اصفهان و جمعی در سبزوار تحصیل کرده بودند....
اگر چه میرزا هاشم در فلسفه، دقت های زیادی داشت و ژرف کاوی های وی در این عصر از اهل فن مخفی نمانده است، ولی تدریس عرفان نظری در تهران بدو منحصر بود. آقا میرشهاب الدین نیریزی با وجود آن که در مشرب عرفان صاحب ذوق بود و خود از پرورش یافتگان آقاعلی مدرس و جلوه و صهبای قمشه ای به شمار می رفت، طالبان این علم را به استاد آقا میرزا هاشم اشکوری ارجاع می داد.
به هر حال در بین شاگردان آقا محمد رضای قمشه ای ، میرزا هاشنم اشکوری را شاگرد رتبه اول دانسته اند ، وی هر چند به سوء مزاج . امراض متعددی مبتلا بود ولی هیچ گاه دست از ندریس نکشید و شاگردان برجسته بسیاری را تربیت کرد.
کتاب مصباح الانس، شرح مفتاح الغیب صدرالدین قونوی است این تلاش به همت علامه محمد بن حمزه معروف به ابن فناری صورت گرفته است. این دو اثر گران بها از اصول مسلم عرفان استدلالی و برهانی است. او با تبحری فوق العاده آن را تدریس می کرد و معضلات آن را برای علاقه مندان تشریح می کرد.
فصوص الحکم از برجسته ترین تألیفات محیی الدین ابن عربی است که بر آن شروح متعددی نگاشته شده است، اما در میان آن ها شرح علامه قیصری امتیاز ویژه ای دارد. آن شرح، کتاب درسی در حوزه های علوم عقلی و عرفانی گردید. میرزا هاشم در چندین دوره ی متوالی به تدریس این اثر همت گمارد و شاگردان متعددی را که خود از ستارگان آسمان علم و معرفت به شمار می روند، از مضامین ارزشمند این اثر بهره مند ساخت.
کتاب دیگری که متن درسی و آموزشی میرزا هاشم به شمار می رفت و درباره ی آن پژوهش های گسترده ای صورت داد، تمهید القواعد نوشته ابن ترکه ملقب به صائن الدین است. تمهید، متنی بسیار ثقیل و سنگین و به قول حکما و عرفا بعید الغور به شمار می رود و علمای ذوفنون قادر بودند آن را تدریس کنند، اما میرزا هاشم به سهولت و با احاطه ای گسترده، مفاهیم عمیق آن را به فراگیران آموزش می داد و دشواری ها و ابهامات و پرسش های شاگردان را در این باره، با سعه ی صدر و آغوش باز، پاسخ می داد.
میرزا هاشم در تدریس نصوص صدرالدین قونوی ، مشاعر و اسفار ملاصدرا یگانه ی عصر خویش محسوب می گردید. میرزا هاشم هنگام تدریس این آثار، در وهلة اول می کوشید نسخه ای صحیح و کم غلط به دست آورد. سپس آن را ملاحظه و پس از برطرف کردن اغلاطی که بر اثر مرور زمان و اشتباهات استنساخ کنندگان به آن ها راه یافته بود، به تدریس آن ها همّت می گماشت. با این وجود از شاگردان فاضلش می خواست در جهت مُنقح کردن این متون به وی یاری دهند و معمولاً بعد از تصحیح اولیه، در حین تدریس آثار مزبور، برخی افتادگی ها و خطاهای فاحش و عبارات نامتناسب بر طرف می شوند و از این روی کلاس درس وی صرفاً آموزشی نبود و میرزا هاشم به نوعی، فن تتبّع و عمق نگری و پژوهش را به شاگردان آموزش می داد.
او شاگردان زیادی تربیت نموده که از آن جمله اند : سید محمدکاظم عصار، میرزا احمد آشتیانی(استاد سید جلال الدین آشتیانی و علامه حسن زاده)، میرزا مهدی آشتیانی، میرزا محمدعلی شاه آبادی(استاد عرفانی امام خمینی)، محمدحسین فاضل تونی (استاد علامه حسن زاده و آیت الله جوادی آملی)، آقا بزرگ حکیم خراسانی (استاد میرزا مهدی الهی قمشه ای) ، شیخ مهدی امیرکلایی مازندرانی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (استاد امام خمینی، سید جلال الدین آشتیانی و علامه حسن زاده)، میرزا فضل الله آشتیانی، میرزا مهدی آشتیانی، محمد تقی میرزا عسگری (معروف به آقا بزرگ حکیم شهیدی)، آقا سید حسین بادکوبه ای (استاد فلسفه علامه طباطبایی)، آقا شیخ عبدالحسین رشتی، آقا میرسید محمد فاطمی قمی، حاج سیّد مرتضی حسینی مرتضوی لنگرودی، شریعت سنگلجی (شریعت بزرگ)و میرزا حسن خان وثوق الدوله.
آثار و تألیفات حکیم اشکوری عبارتند از : حواشی دقیق و عمیق بر کتاب مصباح الانس بین المعقول و المشهود فی شرح مفتاح الغیب الجمع و الوجود، این حواشی که مهم ترین اثر حکیم اشکوری است، به همراه متن اصلی در سال 1323 در تهران به طبع رسیده است و مجدداً در حاشیه چاپ اخیر مصباح با تحقیقات آقای محمد خواجوی در تهران توسط انتشارات مولی به سال 1374 شمسی به چاپ رسیده است. سید جلال الدین آشتیانی درباره ی این تعلیقه گفته است: حواشی وی بر مصباح الانس، حاکی از تضلع نام و احاطه ی کامل اشکوری بر کلمات اهل عرفان است، تعلیقه بر رسالة النصوص صدرالدین قونوی این اثر از روی نسخه ی خطی آیت الله میرزا احمد آشتیانی که از نسخه ی استاد خود، مرحوم اشکوری، استنساخ کرده به اهتمام استاد سید جلال الدین آشتیانی در سال 1362 شمسی در مرکز نشر دانشگاهی به طبع رسیده است، حواشی بر تمهید القواعد ابن ترکه اصفهانی علامه حسن زاده آملی یادآور گردیده است، تمهید القواعد با تعلیقات آقا میرزا محمدرضا قمشه ای و حواشی آقا میرزا هاشم اشکوری و با ضمیمه رساله ای در تحقیق معنای وحدت وجود که متعلق به فصل اول شرح فصوص علامه قیصری است، به انضمام چند رساله دیگر، در تهران به سال 1316 قمری چاپ گردیده که به طبع شیخ احمد شیرازی موسوم است، تصحیح و تعلیقات بر مفتاح الغیب قونوی استاد سید جلال الدین آشتیانی می گوید: قونوی از بزرگ ترین استادان عرفان است. کتاب مفتاح الغیب او جزء متون درسی عرفانی است. آقا محمدرضا قمشه ای متوفی به سال 1306 قمری آن را در تهران تدریس می کرد. حواشی مختصری بر آن نگاشته است، ولی شاگردش میرزا هاشم اشکوری آن را تصحیح و بر اوایل کتاب تعلیقات تحقیقی و ارزنده ای نوشته که به سرمایه ی حاج شیخ احمد شیرازی در تهران چاپ سنگی شده است، تعلیقه بر فصوص الحکم ابن عربی، تعلیقه بر کتاب مشاعر ملاصدرا، تعلیقات بر اسفار ملاصدرا، رساله ای در اثبات الواجب، لطائف السبع و رساله هایی در مراتب وجود.
میرزای اشکوری از جهت ورود تحلیلی به ساختار درونی عرفان نظری و بررسی دقیق هستی شناسی عرفان در حوزه شیعی کم نظیر است. همچنین وی می کوشید تا همنوائی فلسفه و عرفان و معرفت شیعی را بطور علمی نشان دهد که نمونه ای از این تلاش را می توان در تشریح انسان کامل از سه منظر فرلسفه ، عرفان و احادیث معصومان علیهم السلام دید.
این مرد الهی پس از یک عمر تلاش خالصانه در مسیر نشر حقایق، در سال 1332 هجریقمری برابر با 1293 شمسی جان به جانآفرین تسلیم کرد و به دیار باقی شتافت. پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه در جوار بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) شهر ری به خاک سپرده شد.
منابع :
- آشتیانی – سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم
- آشتیانی – سید جلال الدین، شرح فصوص الحکم (القیصری)
- امینی نژاد – علی، آشنائی با مجموعه عرفان اسلامی، صص 176 تا 228
- یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 34 تا 60
- امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص 44 تا 51
- یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صص 165 تا 167