عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

حاج سید علی آقا قاضی فرزند حاج سید حسین قاضی است. ایشان در سیزدهم ماه ذی الحجه الحرام سال 1285هـ ق  در تبریز متولد شد.

پدر ایشان، سید حسین قاضی، انسانی بزرگ و وارسته بود که از شاگردان برجسته آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی بود و از ایشان اجازه‌ی اجتهاد داشت.

سید علی قاضی از همان ابتدای جوانی تحصیلات خود را نزد پدر بزرگوار سید حسین قاضی و میرزا موسوی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی آغاز کرد. پدرش به علم تفسیر علاقه و رغبت خاص و ید طولایی داشته است، چنانکه سید علی آقا خودش تصریح کرده که تفسیر کشاف را خدمت پدرش خوانده است. همچنین ایشان ادبیات عربی و فارسی را پیش شاعر نامی و دانشمند معروف میرزا محمد تقی تبریزی معروف به «حجه الاسلام» و متخلص به « نیّر» خوانده و از ایشان اشعار زیادی به فارسی و عربی نقل می کرد.

ایشان در سال 1313هـ.ق. در سن 28 سالگی به نجف اشرف مشرف شد و تا آخر عمر آن جا را موطن اصلی خویش قرار داد.آیت الله سید علی آقا قاضی از زمانی که وارد نجف اشرف شد، دیگر از آنجا به هیچ عنوان خارج نشد مگر یک بار برای زیارت مشهد مقدس حدود سال 1330هـ ق به ایران سفر کرد و بعد از زیارت به طهران بازگشت و مدت کوتاهی در شهرری در جوار شاه عبدالعظیم اقامت گزید.

وی در نجف نزد مرحوم فاضل شربیانی، شیخ محمد حسن مامقانی، شیخ فتح الله شریعت، آخوند خراسانی، عارف کامل حاج امامقلی نخجوانی و حاجی میرزا حسین خلیلی درس خواند و مخصوصاً از بهترین شاگردان این استاد اخیر به شمار می آمد که در خدمت وی تهذیب اخلاق را تحصیل کرد.

آقازاده سید علی آقا قاضی نقل می کند: ... میرزا علی آقا قاضی بسیار از استادش میرزا حسین خلیلی یاد می کرد و او را به نیکی نام می برد و من ندیدم کسی مثل این استادش او را در شگفتی اندازد و هر وقت نام این استاد نزدش برده می شد به او حالت بهت و سکوت دست می داد و غرق تأملات و تفکرات می شد.

ایشان از سن نوجوانی تحت تربیت والد گرامی، آقا سید حسین قاضی بود و جوهره حرکت و سلوک ایشان از پدر بزرگوارشان می باشد و بعد از آن که به نجف اشرف مشرف شدند، نزد آیت الله شیخ محمد بهاری و آیت الله سید احمد کربلایی معروف به واحد العین و به کسب مکارم اخلاقی و عرفانی پرداخت و این دو نیز از مبرزترین شاگردان ملاحسینقلی همدانی(ره) بودند.

آقا سید علی قاضی در عراق به خدمت جمعی از اکابر اولیاء رسید و از آن جمله سال هایی چند در تحت تربیت مرحوم آقا سید احمد کربلایی معروف به واحدالعین، قرار گرفت و از صحبت آن بزرگوار به درجات اولیاء أبرار ارتقاء گزید، چندان که در تهذیب اخلاق شاگردان و مریدان و ملازمان چندی را تربیت کرد.

علامه سید محمد حسین طهرانی در مورد  این دوران می نویسد : مرحوم‌ قاضی‌ رِضوانُ اللهِ عَلَیه‌ خود در امور معرفت‌، شاگرد پدرشان‌ مرحوم‌ آیة‌ الحقّ آقای‌ سیّد حسین‌ قاضی‌ که‌ از معاریف‌ شاگردان‌ مرحوم‌ مُجدّد آیة‌ الله‌ حاج‌ میرزا محمّد حسن‌ شیرازی‌ رحمةُ اللهِ علیه‌ بوده‌اند، می‌باشند و ایشان‌ شاگرد مرحوم‌ آیة‌ الحقّ امام‌ قلی‌ نخجوانی‌ و ایشان‌ شاگرد مرحوم‌ آیة‌الحقّ آقا سیّد قریش‌ قزوینی‌ هستند.

گویند: چون‌ مرحوم‌ آقا سیّد حسین‌ قاضی‌ از سامَرّاء از محضر مرحوم‌ مجدّد عازم‌ مراجعت‌ به‌ آذربایجان‌، مَسقط‌ الرّأس‌ خود بوده‌اند، در ضمن‌ خداحافظی‌ مرحوم‌ مجدّد به‌ ایشان‌ یک‌ جمله‌ نصیحت‌ می‌کند؛ و آن‌ اینکه‌: در شبانه‌ روز یک‌ ساعت‌ را برای‌ خود بگذار!

مرحوم‌ آقا سیّد حسین‌ در تبریز چنان‌ متوغّل‌ امور الهیّه‌ می‌گردد که‌ در سال‌ بعد چون‌ چند نفر از تجّار تبریز بسامرّاء مشرّف‌ شده‌ و شرفیاب‌ حضور مرحوم‌ میرزا شدند، مرحوم‌ میرزا از احوال‌ آقا سیّد حسین‌ قاضی‌ استفسار میکنند؛ آنان‌ در جواب‌ میگویند: یکساعتی‌ که‌ شما نصیحت‌ فرموده‌اید تمام‌ اوقات‌ ایشان‌ را گرفته‌؛ و در شب‌ و روز ایشان‌ با خدای‌ خود مراوده‌ دارند.

ولی‌ چون‌ مرحوم‌ قاضی‌ بنجف‌ آمدند، در تحت‌ تربیت‌ مرحوم‌ آیة‌ الحقّ آقای‌ سیّد أحمد کربلائی‌ طهرانی‌ قرار گرفتند و با مراقبت‌ ایشان‌ طیّ طریق‌ می‌نموده‌اند.

مرحوم‌ قاضی‌، نیز سالیان‌ متمادی‌ ملازم‌ و همصحبت‌ مرحوم‌ عابد زاهد ناسک‌، وحید عصره‌ حاج‌ سیّد مرتضی‌ کشمیری‌ رضوانُ اللهِ علیه‌ بوده‌اند؛ البتّه‌ نه‌ بعنوان‌ شاگردی‌، بلکه‌ بعنوان‌ ملازمت‌ و استفاده‌ از حالات‌؛ و تماشای‌ احوال‌ و واردات‌. و البتّه‌ در مسلک‌ عرفانیّه‌ بین‌ این‌ دو بزرگوار تباینی‌ بعید وجود داشته‌ است‌.

امّا طریقۀ تربیت‌ آیت الحقّ آقای‌ سیّد أحمد کربلائی‌ طبق‌ رویّۀ استادشان‌ مرحوم‌ آخوند ملاّ حسینقلی‌ همدانی‌، معرفت‌ نفس‌ بوده‌ و برای‌ وصول‌ به‌ این‌ مرام‌، مراقبه‌ را از اهمّ امور می‌شمرده‌اند. و آخوند، شاگرد آیت الحقّ و فقیه‌ عالیقدر مرحوم‌ آقا سیّد علی‌ شوشتری‌ است‌ که‌ ایشان‌ استاد شیخ‌ مرتضی أنصاری‌ در اخلاق‌ و شاگرد ایشان‌ در فقه‌ بوده‌اند.

مرحوم‌ قاضی‌ شاگردان‌ خود را هر یک‌ طبق‌ موازین‌ شرعیّه‌ با رعایت‌ آداب‌ باطنیّه اعمال‌ و حضور قلب‌ در نمازها و اخلاص‌ در افعال‌، بطریق‌ خاصّی‌ دستورات‌ اخلاقی‌ می‌دادند؛ و دل‌های‌ آنان‌ را آماده‌ برای‌ پذیرش‌ الهامات‌ عالم‌ غیب‌ می‌نمودند.(مهرتابان صص29 تا 31)

پس از اقامت در نجف اشرف، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی از جمله فاضل شربیانی، شیخ محمد مامقانی، شیخ فتح الله شریعت، آخوند خراسانی و... ادامه دادند و سرانجام کوشش های خستگی ناپذیر مرحوم آیت الله قاضی در راه کسب علم، کمال و دانش، در سن 27 سالگی به ثمر نشست و این جوان بلند همت در عنفوان جوانی به درجه اجتهاد رسید.

آقا سید هاشم حداد از شاگردان ایشان می فرمود: مرحوم آقا (قاضی) یک عالمی بود که از جهت فقاهت بی نظیر بود. از جهت فهم روایت و حدیث بی نظیر بود. از جهت تفسیر و علوم قرآنی بی نظیر بود. از جهت ادبیات عرب و لغت و فصاحت بی نظیر بود، حتی از جهت تجوید و قرائت قرآن. و در مجالس فاتحه ای که احیاناً حضور پیدا می نمود، کمتر قاری قرآن بود که جرأت خواندن در حضور وی را داشته باشد، چرا که اشکال های تجویدی و نحوه قرائتشان را می گفت...

آیت الله خسروشاهی از علامه طباطبائی نقل می کردند که: کتاب های معقول را خواندم ولی وقتی خدمت سید علی آقا قاضی رسیدم فهمیدم که یک کلمه هم نفهمیدم!

مرحوم قاضی در لغت عرب بی نظیر بود، گویند: چهل هزار لغت از حفظ داشت. و شعر عربی را چنان می سرود که اعراب تشخیص نمی دادند سراینده این شعر عجمی(غیر عرب) است.

روزی در بین مذاکرات، مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالله مامقانی(ره) به ایشان می گوید: من آن قدر در لغت و شعر عرب تسلط دارم که اگر شخص غیر عرب، شعری عربی بسراید من می فهمم که سراینده عجم است، اگرچه آن شعر در اعلی درجه از فصاحت و بلاغت باشد. مرحوم قاضی یکی از قصائد عربی را که سراینده اش عرب بود شروع به خواندن می کند و در بین آن قصیده، از خود چند شعر بالبداهه اضافه می کند و سپس به ایشان می گوید: کدام یک از اینها را غیر عرب سروده است؟ و ایشان نتوانستند تشخیص دهند.

مرحوم قاضی در تفسیر قرآن کریم و معانی آن ید طولایی داشت و علامه طهرانی از قول مرحوم استاد علامه طباطبائی می فرمودند: این سبک تفسیر آیه به آیه را مرحوم قاضی به ما تعلیم دادند و ما در تفسیر{المیزان}، از مسیر و روش ایشان پیروی می کنیم. ایشان در فهم معانی روایات وارده از ائمه معصومین علیهم السلام ذهن بسیار باز و روشنی داشتند و ما طریقه فهم احادیث را که « فقه الحدیث» گویند از ایشان آموخته ایم.

آیت الله قاضی طی سه دوره، اخلاق و عرفان اسلامی را با کلام نافذ و عمل صالح خویش تدریس فرمودند و در هر دوره شاگردانی پرورش دادند که هر کدام از بزرگان وادی عرفان و اخلاق محسوب می شوند از جمله : آیت الله شیخ محمد تقی آملی، آیت الله سید محمد حسین طباطبائی، آیت الله سید محمد حسن طباطبایی، آیت الله محمد تقی بهجت فومنی، آیت الله سید عباس کاشانی، آیت الله سید عبد الکریم کشمیری، آیت الله شهید سید عبدالحسین دستغیب، آیت الله علی اکبر مرندی، آیت الله سید حسن مصطفوی تبریزی، آیت الله علی محمد بروجردی، آیت الله نجابت شیرازی، آیت الله سید محمد حسینی همدانی، آیت الله سید حسن مسقطی، آیت الله سید هاشم رضوی کشمیری، حاج سید هاشم حداد(ره) و ...

آقا سید علی قاضی در ابتدا تحت تربیت پدر خود بود و از آن طریق به آقا محمد بیدآبادی و در نهایت به صدر المتالهین متصل می شود بعدها هم که تحت اشراف سید احمد کربلایی واحد العین قرار گرفت، از طریق ملا حسینقلی همدانی و ملا هادی سبزواری به ملاصدرا اتصال می یابد او اعجوبه عرفان عصر ماست و به افکار محی الدین بن عربی بسیار ارج می نهاده و فتوحات مکیه او را تدریس می نموده است.

امام خمینی (ره)  در مورد مرحوم قاضی می فرمایند : کوهی بود از عظمت و مقام توحید (روح مجرد ص 285)

آثار وی عبارتند از : تفسیر قرآن کریم از آغاز تا آیه 91 سوره انعام، اشعار متعدد از جمله چکامه غدیریه با مطلع :

خذ یا ولی غداه العید و الطرب        قصیده هی للاعداء کاشهب 

(آیت الحق ، ص 163 تا 191)

نامه هایی که شاگردان و دوستان خود نگاشته‌اند.

حواشی بر کتاب ارشاد مفید (چاپ شده با نام زینه الارشاد) و تعلیقات بر مثنوی و فتوحات مکیه .

ایشان به برخی شاگردان برگزیده خود فتوحات تدریس می‌فرمودند و به بعضی از شاگردان نظیر مرحوم قوچانی توصیه کرده بودند که شرح منظومه را تدریس نمایند.

پس از ایشان مکتب عرفانی نجف تقریبا به پایان می‌رسد و لذا در ادامه عرفای بزرگ مکتب تهران را بر می‌شماریم.

منابع :

  • آشتیانی  سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم
  • آشتیانی  سید جلال الدین، شرح فصوص الحکم (القیصری)
  • امینی نژاد  علی، آشنائی با مجموعه عرفان اسلامی، صص 176 تا 228
  • یزدان پناه  سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 34 تا 60
  • امینی نژاد  علی، حکمت عرفانی، صص 44 تا 51
  •  یزدان پناه سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صص 148 تا 149