در دوره دودمان صفوی یعنی در سده دهم هجری، استادان توانایی چون میرداماد و ملاصدرا حوزه علمی تشیع را با حمایت پادشاهان صفوی در اصفهان برپا کردند و با اتکا به ثبات سیاسی پس از استقرار صفویان، مبانی عرفانی و فلسفی شیعی را در قالبهای تازه ای عرضه کردند که امروزه به نام «مکتب اصفهان» شناخته میشود.
دانشمندان دوران زند و قاجار که از تربیتشدگان این مکتب بزرگ فلسفی و علمی بودند بعد ها مکتب فلسفی و عرفانی تهران را پایه گذاری کردند.
چنانچه گذشت پس از دوره فترت میان پادشاهی صفویان و قاجارها ، ملاعلی نوری که در تدریس اصول ملاصدرا بسیار ماهر بود حوزه علمی اصفهان و مکتب ملاصدرا را در آن شهر زنده کرد و شاگردان پر شماری بار آورد که هریک از آنها آثار بسیار نفیسی از خود به یادگار گذاشتند.
بسیاری از اساتید بزرگ تهران در دوره قاجار پرورش یافته حوزه نوری بودهاند. در میان شاگردان او، آقاسیدرضی لاریجانی بزرگترین استادعرفان اسلامی دردوران خود به شمار میرود که او نیز شاگردانی پرمغز و دانشمند همچون آقا محمدرضا قمشهای و آقا علی حکیم که از بزرگترین استادان عرفان نظری در دوره قاجار شمرده می شوند به جامعه تحویل داد.
حاج سیدرضی رضوانالله علیه اصلاً از اهل لاریجان از توابع مازندران و از سادات عظیمالشأن آن سامان بود. پدر وی در زمره اهل علم و از طریق فلاحت امرار معاش میکرده و به دست زمرهای خداناشناس مقتول و خون او به ناحق ریخته شد.
وی در اوان بلوغ به شرف ملاقات فقیری معروف به درویش کافی... مشرف و مورد توجه وی گردید. پس از چندی به علت عدم تجانس با اهالی آن سامان و پریشانی خاطری که از شهادت پدر داشت وطن مألوف را ترک و با مادر و برادر خود سید زکیالدین به عزم تحصیل علوم به سوی اصفهان رهسپار گردید.
تاریخ ولادت و مهاجرت لاریجانی به اصفهان به درستی روشن نیست. گمان می رود که وی در اواخر سده دوازدهم قمری زاده شده و در دهههای آغاز سده سیزدهم ترک یار و دیار کرده و به اصفهان رفته است.
آقاسیدرضی در اصفهان پس از تکمیل مقدمات علمیه و تحصیل یک دوره فقه، در مدرس آخوند ملاعلی نوری و ملااسماعیل استاد به تحصیل حکمت جدید صدرالدین شیرازی مشغول و در نزد اساتید دیگر نیز حکمت مشاء را فراگرفت. و در امر تحصیل تبرّز و مهارتی ویژه از خود نشان داد.
لاریجانی در عرفان شاگرد آخوند نوری نیست ولی در حکمت متعالیه (و فلسفة مشاء)از شاگردان او به شمار می رود.
از میرزا عبدالجواد شیرازی در مأخذ گوناگون به عنوان استاد عرفان و تصوف آقاسید رضی لاریجانی نام برده شده است. هر چند زندگینامه میرزا عبدالجواد در دست نیست اما مقام وی از نظر احاطه بر اصول عرفان و تصوف تا اندازه ای است که از او با القاب «قدوه ارباب توحید و تجرید و قره عیون الموحدین و شیخ زاهد متقی» یاد کرده و لاریجانی را از شاگردان نامدار وی معرفی کردهاند.
استاد جلال همائی «میرزارفیع شیرازی» را از استادان عرفان لاریجانی نامیده است. به نظر او «سید رضی لاریجانی فلسفه مشائی را نزد آخوند ملاعلی نوری تحصیل کرده بود اما فلسفه اشراق و عرفان را گویند نزد میرزا رفیع شیرازی تحصیل کرد که در این فنون تبرّز و براعتی خاص داشت.
از دیگر اساتید لاریجانی در عرفان ملامحمدجواد شیرازی است که در علم تصوف و اشراق بر آخوند نوری برتری داشته است.
ملااسماعیل (واحدالعین) استاد حاج ملاهادی سبزواری نیز از استادان دیگر لاریجانی در رشته عرفان به شمار میرود و او همانست که حاج ملاهادی سبزواری را چنان مجذوب خود کرد که از سفر حج چشم پوشید و در اصفهان ماندگار شد.
سیدرضی لاریجانی اگرچه در حکمت متعالیه شاگرد آخوند نوری است و شاید در مسائل نظری و فلسفه بحثی به مرتبه آخوند نوری نرسد ولی در عرفانیات و حکمت ذوقی و احاطه بر کلمات اهل عرفان بر آخوند نوری ترجیح دارد و بلکه فاصله این دو در این قسمت زیاد است و همان طور که آخوند نوری در حکمت متعالیه کمنظیر است آقاسیدرضی لاریجانی در تصوف و عرفان در بین متأخران بینظیر و در تسلط بر افکار محییالدین در مرتبه و مقام بعد از شارحان کلمات محییالدین (ابن عربی) و عارفان قرن هفتم و هشتم قرار دارد.
آقامحمد رضا قمشهای که از بزرگترین شاگردان لاریجانی به شمار میرود همواره از او با احترام یاد می کرد و او را از سایر اساتید خود برتر میدانست.
مرحوم آقای آشتیانی می گویند : وی اگرچه مدتی در حلقه مستفیضان حوزه گرم نوری و جزء تلامیذ او و در مسلک ارادتمندان آن حکیم به تعلیم معارفالهیه پرداخت ولی در این اواخر خود در عرفانیات بر جمیع اساتید عصر خود ترجیح داشت.
لاریجانی در اصفهان «مصباحالانس» و شرح فصوص تدریس میکرده است. و نیز میدانیم که آقا محمدرضا قمشهای کتاب معروف «تمهیدالقواعد» را که از کتابهای درسی در حوزه علمی و عرفانی تهران و اصفهان به شمار میرفت نزد این مدرس نامدار خوانده است.
از آقا محمدرضا قمشهای نقل شده است که در اصفهان نزد حاج ملامحمد جعفر لنگرودی (صاحب یکی از شروح با ارزش بر المشاعر ملاصدرا) شروع به خواندن شرح فصوص نمودیم. مرحوم لنگرودی (لاهیجی) اقتدار کامل به تدریس این کتاب نداشت تا آنکه به سراغ آقا سیدرضی مازندرانی رفتیم و نزد او شروع به قرائت شرح فصوص نمودیم. او از اینکه ما درس او را بر درس حکیم لاهیجی ترجیح دادیم با حالت نگران به ما گفت تدریس شرح فصوص کار قلندری است و حاج ملامحمد جعفر حکیم است نه قلندر»
سیدحسین نصر در مورد حاج سیدرضی لاریجانی مینویسد: نخستین شخصیت برجسته دوران قاجار در زمینه عرفان که باید در اینجا از او یاد کرد، سید رضی لاریجانی است که در حکمت شاگرد ملا علی نوری بود؛ ولی در مورد شجره او در عرفان مطالب چندانی نمیدانیم. گفتهاند که او حالات روحانی رفیعی داشت و معاصرانش او را «صاحب حال و مالک باطن» لقب دادهاند. میدانیم که در اصفهان به تدریس فصوص و تمهیدالقواعد اشتغال داشت و او را مرشد طریقت و همچنین استاد عرفان نظری میدانستهاند.
استاد آشتیانی در مورد تعبد لاریجانی به احکام شرع مینویسند: «... سیدرضی لاریجانی از متقین بنام عصر خود بود. اغلب ایام سال را روزه میگرفت. در شبزندهداری و عبادات و ریاضیات شرعی و مواظبت بر طاعات و زهد و ورع و عمل و تعبد به ظواهر شرع داستانهای عجیب و غریب از او نقل کردهاند و معروف است که به آقا محمدرضا قمشهای شاگرد اعظم خود گفته بود در درس توحید و معارف الهی باید با وضو حاضر شوی. فهم حقایق علم توحید با ملازمت بر عبادت خالص حق برای انسان میسر میشود...»
از شاگردان حوزه درسی لاریجانی می توان از افراد ذیل نام برد :
آقا محمدرضا قمشهای که برجستهترین و نامیترین شاگرد لاریجانی در عرفان به شمار میرود، حاج ملاهادی سبزواری که به نوشته مرحوم آشتیانی مدتی به درس آقا سیدرضی لاریجانی حاضر شده است با این همه سبک حاج ملا هادی در الهیات همان طریقه آخوند نوری و ملا اسماعیل است و اثری از افکار مرحوم لاریجانی در تحقیقات او دیده نمی شود... بر خلاف آقا محمد رضا که در این مباحث مانند استاد خود راسخ و متبحر و صاحب نظر است (مقدمه شواهدالربوبیه ص 143)، میرزامحمد جعفر لواسانی مشهور به حکیم الهی از رجال دیوانی دوره قاجاریه و معاصر فتحعلیشاه، محمدشاه و ناصرالدین شاه بوده که پس از تحصیل حکمت و فلسفه از اصفهان به تهران آمد و از مجتهدین روشنبین و آزادیخواه این دوره بود، میرزامحمد تنکابنی متولد 1235 ق.، در کتاب مشهور خود «قصصالعلما» لاریجانی را از اساتید معقول خود معرفی کرده است، آقا علی مدرس مشهور به حکیم مؤسس در آثار خود از جمله در «رسالة تاریخ حکما» از آقا سیدرضی لاریجانی بهعنوان استاد بزرگ خود نام برده است، حاج میرزا نصیرگیلانی، آخوند ملااسماعیل دربکوشکی، سیدمحمدباقر چهارسوئی اصفهانی، میرزامحمدحسن شیرازی (مجتهد معروف در تحریم تنباکو) .
آغاز حوزه عرفانی تهران با آمدن آقاسیدرضی لاریجانی است که در دوران صدارت امیرکبیر و در اواخر عمر به دعوت آقامیرزا اسماعیل گرکانی از رجال قاجار به تهران میآیند. ملاعبدالله زنوزی را نیز می توان مؤسس حوزه فلسفی تهران دانست.
حوزه تهران در اوایل دوره قاجاریه و با حکومت فتحعلیشاه قاجار رونق گرفت و بویژه پس از آنکه به تقاضای فتحعلیشاه ملاعلی نوری یکی از شاگران برجسته خود ملاعبدالله زنوزی را به تهران فرستاد، این شهر رفته رفته به مرکز تدریس علوم اسلامی و حکمت الهی تبدیل شد و استادان علوم عقلی نظیر حکمت و عرفان به مرور اصفهان را ترک کردند و این شهر مرجعیت پیشین را از دست داد.
از استادانی که تهران را به حضور خود مزین کردند از عارف بزرگ آقا محمدرضا قمشهای و میرزا ابوالحسن جلوه فیلسوف مشائی عصر ناصرالدین شاه میتوان نام برد.
استاد آشتیانی نوشتهاند: «برخی از اعاظم حکما و عرفا از اصفهان به تهران آمدند. از جمله آقاسیدرضی لاریجانی و آقا میرزا حسن نوری (فرزند آخوند و ملاعلی نوری) و آخوند ملاعبدالله زنوزی و آقامحمدرضا (قمشهای) که بعد از رونق حوزه تهران، اصفهان را ترک کردند. مرحوم لاریجانی به دعوت مرحوم میرزا علیرضا گرکانی مستوفی... به تهران آمدند»
و افزوده اند: «لاریجانی اواخر عمر خود به دعوت مرحوم آقامیرزا علیرضا گرکانی از رجال مهم دوران قاجاریه به تهران مسافرت کرد و میرزا علیرضا در منزل خود از او و عائلهاش پذیرائی نمود و در تهران دارفانی را وداع کرد.»
لاریجانی به سال 1270 ق یعنی 2 سال پس از اعدام امیرکبیر در تهران درگذشت ومیدانیم که در صحن امامزاده طاهر (ع) [ از نوادگان امام سجاد (علیه السلام ) ] در شهر ری به خاک سپرده شد. اما مزار وی امروزه مشخص نیست.
عرفای اخیر را می توان مکتب اصفهان نامید که در پی آن شاخه ای را در نجف و شاخه ای را در تهران می یابیم. در نجف این حرکت توسط ملا حسین قلی همدانی و سید علی شوشتری آغاز و به سید علی آقا قاضی طباطبایی ختم می شود و در تهران این حرکت توسط آقا محمدرضا قمشه ای آغاز و به مرحوم شاه آبادی ختم می شود و در پی آن مکتب قم آغاز می گردد.
منابع :
- آشتیانی – سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم
- آشتیانی – سید جلال الدین، شرح فصوص الحکم (القیصری)
- امینی نژاد – علی، آشنائی با مجموعه عرفان اسلامی، صص 176 تا 228
- یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 34 تا 60
- امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص 44 تا 51
- یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صص 148 تا 150