عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی فرزند مرحوم آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی در بیست و چهارم محرّم الحرام سال ۱۳۴۵ هجرى قمرى در طهران دیده به جهان گشودند. ایشان از طرف مادرِ پدر از خاندان مجلسى که داراى ستارگان پر فروغى همچون آیات بزرگ الهى: علّامه ملّا محمّد تقى مجلسى و علّامه ملّا محمّد باقر مجلسى و آیت الله مجدِّد وحید بهبهانى و آیت الله علّامه سیّد مهدى بحرالعلوم و آیت الله بروجردى قَدّس اللهُ أسرارَهم مى‌باشد و از طرف مادرِ مادر از خاندان ارزشمند حاج ملّا مهدى و حاج ملّا أحمد نراقى رضوان الله علیهما می‌ باشند.

دوران کودکى و نوجوانى را تحت تربیت‌هاى دلسوزانه پدر بزرگوارشان گذرانیده پس از طىّ تحصیلات ابتدائى، دوره آموزش متوسّطه را در رشته مکانیک و ماشین‌سازى با درخششى فوق العاده به إتمام رسانیدند، و با وجود پیشنهادهاى بسیار براى ادامه تحصیل در خارج و پذیرش مسؤولیّت‌ هاى مهم در رشته‌هاى مختلف، سربازى إمام زمان عجّل الله تعالى فرجَه الشّریف و تحصیل علوم دینى را برگزیدند. و پس از آنکه در مشهد الرّضا علیه السّلام بدست مرحوم آیة الله آقا میرزا محمّد طهرانى- صاحب «مستدرک البحار» که از بزرگان عصر و دائى پدرشان بود- عمامه گذارى نموده و به لباس علم و تقوى ملبّس گردیدند، براى شروع علوم حوزوى در نوزده سالگى- در سال ۱۳۶۴ هجرى قمرى- عازم شهر مقدّس قم شده و در مدرسه حجّتیّه اقامت گزیدند. و در همان سالها به جمع اوّلین شاگردان علّامه طباطبائى رضوان الله علیه پیوسته و از خواصّ اصحاب ایشان گردیدند، و در عرفان عملى و تفسیر وحکمت از خرمن پر فیض این رَجُل الهى بهره‌ها بردند؛ که این ارتباط نزدیک و بهره‌ورى علمى و روحى تا پایان عمر نورانى ایشان استمرار داشت.

همچنین در حوزه مقدّسه قم از محضر بزرگانى مانند آیة الله حاج شیخ عبد الجواد سدهى و آیة الله حاج سیّد رضا بهاءالدّینى و آیة الله حاج شیخ مرتضى حائرى و أعلامى همچون آیة الله سیّد محمّد داماد و آیة الله سیّد محمّد حجّت و آیة الله حاج آقا حسین بروجردى رضوان الله علیهم أجمعین در سطوح مختلف استفاده‌هاى شایانى بردند و پس از هفت سال تلاش علمى و مجاهدات عملى به کسب درجات بالاى علم و معرفت و رشد روحى نائل آمدند.

در آغاز سال ۱۳۷۱ هجرى قمرى در بیست و شش سالگى با نظر و توصیه بزرگانى چون علّامه طباطبائى و آیة الله شهید شیخ محمّد صدوقى یزدى أعلى الله مقامهما براى تکمیل تحصیلات خود عازم شهر عشق و ولایت، مدفن پاک باب علم نبوى: نجف اشرف گردیده و به آستان بوسى و استضائه از دریاى بى‌کران نور مولى الموحّدین أمیر المؤمنین علیه و على أولاده أفضل صلوات المصلّین نائل آمدند، و در فقه و اصول و حدیث و رجال از بزرگان والا مقامى همچون آیة الله حاج شیخ حسین حلّى و آیة الله حاج سیّد أبو القاسم خوئى و آیة الله حاج سیّد محمود شاهرودى و آیة الله حاج شیخ آقا بزرگ طهرانى قدّس اللهُ أسرارَهم استفاده‌هاى فراوانى برده و کمال علمى خویش را رشدى عظیم بخشیدند.

در همین دوران بنا به سفارش علّامه طباطبائى که اوّلین استاد سلوکى ایشان بود با آیة الله حاج شیخ عبّاس قوچانى وصىّ مرحوم آیة الحقّ و العرفان حاج سیّد على آقاى قاضى قدّس الله نفسه الزّکیّة در مسائل سلوکى حشر و نشر داشتند و به مؤانست و مراوده با آیة الله حاج سیّد جمال الدّین گلپایگانى و تثبیت پایه‌هاى عرفان عملى خویش پرداختند، و در طول مدّت اقامت در نجف اشرف از بیتوته هر شب پنجشنبه در مسجد سهله بهره‌ها بردند. مجاهده‌ها و مراقبه‌هاى مستمرّ و ریاضتهاى شرعیّه تحت فیوضات حضرت أمیر المؤمنین علیه السّلام و عنایات خاصّ حضرت سیّدالشّهداء سلام لله علیه سرانجام ایشان را به حضور انسان کامل و روح مجرّد و نادره دهر مرحوم حاج سید هاشم موسوى حداد رضوان الله علیه که از اقدم و افضل شاگردان مرحوم آیة الله حاج سیّد على آقاى قاضى أعلى الله مقامه الشّریف بود، رسانید و فصل نوینى در زندگیشان پدید آورد که موجب به ثمر نشستن زحمات و مجاهدت‌هاى سلوکى و تحقّق به حقیقت توحید و ولایت إلهیّه بود.

در سال ۱۳۷۷ هجرى قمرى در سى و سه سالگى پس از اتمام تحصیلات عالیه و رسیدن به درجه اعلاى اتقان در علوم عقلى و نقلى و کسب فضائل ظاهرى و باطنى، جهت اداى تکلیف و اقامه شعائر الهى و ترویج و گسترش توحید و ولایت در امتحانى سخت و دشوار به اشاره مرحوم حضرت حدّاد رضوان الله تعالى علیه و امر حضرت آیةالله حاج شیخ محمّد جواد انصارى همدانى رحمة الله علیه به طهران بازگشتند و در مسجد قائم خیابان سعدى در سنگر محراب و منبر به نشر أحکام اسلام و ارشاد مردم و تهذیب و تزکیه نفوس مستعدّه و تبیین معارف الهیّه و دعوت به توحید و ولایت و تصحیح و تعمیق ارتباط مردم با قرآن و عترت پرداختند.

در خلال این سالها ارتباط خود را با مرحوم آیة الله شیخ محمّد جواد أنصارى و مرحوم حضرت آقاى حدّاد از طریق مکاتبات و مسافرتهاى متعدّد استمرار بخشیدند و در سایه دستورات إلهى این بزرگواران مراحل ترقّى را یکى پس از دیگرى پیمودند تا نهایتا به بالاترین درجات معنوى رسیده و در اوج قلّه توحید استقرار یافتند.

بارى ایشان پس از بیست و سه سال تلاش مستمرّ و مخلصانه در سال ۱۴۰۰ هجرى قمرى به امر استاد سلوکیشان مرحوم حدّاد قدّس الله سرّه به منظور مجاورت و آستان بوسى حضرت ثامن الحجج علىّ بن موسى الرّضا علیه آلاف التّحیّة و الثّنآء به مشهد مقدّس مهاجرت نموده و در مدّت پانزده سال پایانى عمر نورانى و پر برکت خویش لحظه‌اى از تلاش بى‌دریغ براى ترویج‌ توحید و ولایت و تربیت نفوس مستعدّه، و دستگیرى از شوریدگان و عاشقان کوى دوست و تربیت طلّاب فاضل و عامل، و تدوین و نشر «دوره علوم و معارف اسلام» فروگذار ننموده و آثار گرانقدرى در زمینه علوم و معارف اسلام بجاى گذاشتند همچون: الله شناسی (سه جلد)، امام شناسی (هیجده جلد)، معاد شناسی (ده جلد)، تحقیق و شرح «رساله سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم»، رساله لبّ اللباب در سیر و سلوک اولى الألباب‌، توحید علمی و عینی، مهر تابان‌، روح مجرد، رساله بدیعه‌، رساله نوین‌، رسالةٌ حولَ مسألة رؤیة الهلال‌، وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام‌، ولایت فقیه در حکومت اسلام (چهار جلد)، نور ملکوت قرآن (چهار جلد)، نگرشى بر مقاله بسط و قبض تئوریک شریعت دکتر سروش‌، رساله نکاحیه: کاهش جمعیّت ضربه‌اى سهمگین بر پیکر مسلمین‌، نامه نقد و اصلاح پیش نویس قانون اساسى‌، لَمعاتُ الحسین‌، هدیّه غدیریّه: دو نامه سیاه و سپید، فقهای حکیم، رسالة مودّت و ...

این عالم ربّانى و بزرگ مرد الهى با پشت سر گذاشتن چندین بیمارى سنگین و خطرناک که آثار برخى از آنها تا پایان عمر مبارکشان استمرار داشت، لحظه‌اى از تلاش خدائى خود آرام نگرفت و سرانجام پس از هفتاد و یکسال مجاهده فى سبیل الله در صحنه‌هاى مختلف، در روز شنبه نهم ماه صفر سال ۱۴۱۶ هجرى قمرى قالب بدن را رها کرده و به ملکوت اعلى پیوست.

مقام معظّم رهبرى حضرت آیة الله خامنه‌اى مدّ ظلّه العالى ضایعه رحلت ایشان را در پیامى بلند و رسا و با تعابیرى کم نظیر تسلیت گفتند، و پیکر مطهّرشان پس از تشییع با شکوه علماء و طلّاب و با نمازى که آیة الله بهجت در صحن آزادى بر ایشان اقامه نمودند، در قسمت جنوب شرقى صحن انقلاب (عتیق) در آستانه کفشدارى شماره ۴ حرم مطهّر بخاک سپرده شد؛ و همانگونه که آرزوى قلبى خود را از قبل ابراز نموده بودند، مرقدشان در ناحیه پائین پا و پشت سر حضرت امام علىّ بن موسى الرّضا علیه آلاف التّحیّة و الثّنآء زیر پاى زائران بارگاه ملکوتى آن حضرت قرار گرفت.

منابع :

  • آشتیانی – سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم
  • آشتیانی – سید جلال الدین، شرح فصوص الحکم (القیصری)
  • امینی نژاد – علی، آشنائی با مجموعه عرفان اسلامی، صص 176 تا 228
  • یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 34 تا 60
  • امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص 44 تا 51