هانرى کربن تاریخ تولد وى را به سال 1043 هـ.ق در شهر قم درج نموده است. سید جلال الدین میری آشتیانی در ۱۳۰۴ ش در آشتیان از توابع سلطان آباد اراک متولد شد. او اولین فرزند خانواده است. پدرش کاسب و جد مادریاش از روحانیون آشتیان بودند.
سید جلال در پنج سالگی تحصیل را از مکتبخانه آغاز کرد قرآن را در مکتبخانه مادربزرگش -طاووس خانم- فرامی گیرد. سپس به دبستان رفت و تصدیق دوره ابتدایی را اخذ کرد و آنگاه به مکتبخانه بازگشت و دروس سنتی را فراگرفت. گلستان، کلیله و دمنه، نصاب الصبیان، جامع المقدمات و بخشهایی از شرح سیوطی بر الفیه ابن مالک را در آشتیان خواند. در همانجا تمرین خط میکند و از اسناد اهالی آنجا به عنوان سرمشق استفاده میکرد. سید حسین نصر از خوشنویسی او تجلیل میکند.
پس از اخذ تصدیق مقطع ابتدایی، به او پیشنهاد ریاست اداره مالیات آشتیان میشود، او نمیپذیرد. سید جلال با کمک مادر و به تشویق و راهنمایی میرزا ابوالقاسم دانش آشتیانی در ۱۳۲۳ ش راهی قم میشود. در قم شرح جامی و باقی مانده سیوطی را فراگرفت. مغنی و مطول و بخش زیادی از شرح لمعه را از محمد صدوقی یزدی درس گرفت. در مدرسه باقریه با مصطفی خمینی آشنا میشود.
شرح شمسیه و جلد اول کفایه را نزد میرزا عبدالجواد جبل عاملی خواند. آشتیانی چگونگی فراگیری فلسفه و عرفان را اینگونه بیان میکند: شرح تجرید علامه را از اول میخواندیم...خیلی مهم است. آن وقت این را میخواندیم بعد به سراغ منظومه میرفتیم. چون کتاب فنی و منظمی است. بعد وقتی منظومه خوانده میشد ما آن زمان شوارق میخواندیم. یک شخص بزرگی در قم بود به اسم آقا شیخ مهدی مازندارانی امیرکلاهی که همدوره آقامیرزا احمد و آقا شاه آبادی بود. ایشان شوارق و منظومه برای ما میگفت و ما قسمتی از اسفار را هم پیش ایشان میخواندیم. ولی ایشان در اثنای درس میپرداخت به مسائلی خارج از درس؛ قضایای مشروطه و امثال آن. از عهده آثار فلسفی به خوبی برمیآمد. استاد دیده بود. در فقه و اصول هم تسلط کامل داشت. ..
تا رسایل و مکاسب خواندم و میخواستم به درس امام بروم که ایشان گفتند طبیعیات منظومه را که شروع میکنیم شما بیایید. بعد من رفتم تهران و به آقا میرزا مهدی آشتیانی گفتم. ایشان گفتند: من دوستی دارم که هم دوره ما بود و منزوی است. نامه ای نوشت و پیش ایشان رفتم. با معرفی میرزا مهدی آشتیانی، خدمت شیخ مهدی مازندرانی امیرکلاهی میرسد که در معقول از تلامید میرزاحسن کرمانشاهی و میر شهاب الدین تبریزی و در منقول از شاگردان سید محمدکاظم یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی بود. شرح منظومه سبزواری و مکاسب شیخ انصاری، قسمت زیادی از شوارق و بخشی از امور عامه اسفار را نزد وی فراگرفت.
سید جلال آشتیانی در زندگینامه خود نوشت خود میگوید که در درس میرزا مهدی آشتیانی شرکت نکرده است؛ اگر چه برخی مشکلات فلسفی و عرفانی را با او مطرح میکرده است. هشت سال در درس خارج فقه سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. یک سال نیز در درس سید محمدتقی خوانساری حاضر شد. آشتیانی نقل میکند که بروجردی ۹ سال تمام کلیه مخارج تحصیلیاش را متکفل بوده و به خاطر حمایتهای او، در آرامش به تحصیل اشتغال داشت.
در سال ۱۳۳۶ به نجف رفت. در دو سال اقامت در نجف از درس سید محسن حکیم و سید عبدالهادی شیرازی بهره برد. از میرزا حسن بجنوردی خراسانی بیش از دیگران استفاده کرد. به خاطر بیماری نجف را ترک کرد و به ایران بازگشت.
او پس از دو سال اقامت در نجف، به قم بازگشت. ۸ سال در دروس سید محمدحسین طباطبایی حاضر شد. الهیات شفاء، الهیات بالمعنی الاخص و امور عامه اسفار، یک دوره اصول فقه و بخشی از تفسیر قرآن را از علامه طباطبایی آموخت. طباطبایی کفایه را با حواشی غروی اصفهانی تدریس میکرد. آشتیانی از جهت اخلاقی از علامه طباطبایی تأثیر پذیرفته است. او برای نصر اینگونه مینویسد: قبل از آمدن حاجی آقا (علامه طباطبایی) به قم ما فقط دروس فقه و فلسفه میخواندیم و توجهی به جنبه اخلاقی تعلیم و تربیت اسلامی نداشتیم. ایشان بودند که ما را متوجه ساختند که همراه با فراگیری متون باید به تصفیه نفس و کسب صفات اخلاقی پرداخت. یک سال نیز در درس اسفار میرزا احمد آشتیانی شرکت میکند.
آشتیانی یک سال را در قزوین اقامت کرد و مباحث نفس اسفار را از سید ابوالحسن رفیعی قزوینی درس گرفت. رفیعی قزوینی به خواهش سید جلال ایام نوروز را به قم آمد. سید مصطفی خمینی و چند تن دیگر سفر نفس اسفار را نزد وی شروع کردند. برای او درس خارج اصولی نیز فراهم آوردند. اما وی پس از یک ماه مصمم شد به قزوین بازگردد. سید جلال نیز به قزوین بازگشت. پس از یکسال اقامت در قزوین به قم بازگشت و تابستانها جهت ادامه درس به قزوین سفر میکرد.
آشتیانی در ۱۳۳۸ با ارائه رساله هستی از نظر فلسفه و عرفان به عضویت دانشگاه پذیرفته شد و تدریس را در دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد آغاز کرد. دو سال پیشتر برای ورود به دانشگاه تهران اقدام میکند، اما با مخالفت برخی اساتید آنجا از دانشگاه تهران بازماند.
در بهمن ۳۸ «هستی از نظر فلسفه و عرفان» را که نخستین کتاب وی بود، منتشر کرد. این کتاب با استقبال روبرو شد. آشتیانی از فضای دانشگاه ناخشنود بود. در کنار تدریس، برای احیای فلسفه و عرفان اسلامی به تصحیح متون فلسفی و عرفانی رو میآورد. دهها اثر فلسفی و عرفانی را از محققان چهار قرن اخیر تصحیح میکند. پس از دو سال، رتبه دانشیاری و در آذر ۴۵ درجه استادی را اخذ میکند. در آبان ۷۵ به اجبار بازنشسته میشود و دو سال بعد با عنوان پیمانی به دانشکده الهیات برمیگردد.
سید جلال آشتیانی از ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۶ دروس عرفان و فلسفه را برای طلاب تدریس کرد. درسها نخست در مسجد کوچکی و سپس در مدرسه امام صادق برگزار شد. در این سالها او اشعة اللمعات جامی، شرح منظومه، مقدمه قیصری بر فصوص، مصباح الهدایة امام خمینی، شرح دعای سحر امام خمینی، اسفار ملاصدرا، شرح فصوص قیصری، مصباح الانس و الشواهد الربوبیة را تدریس کرد.
وی در سوم فروردین ۱۳۸۴ پس از یک دوره بیماری درگذشت. پس از سه روز در حرم امام رضا دفن شد. سید عزالدین زنجانی بر او نماز گزارد.
اساتید او در فلسفه و عرفان، علامه طباطبایی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و مهدی مازندرانی امیرکلاهی و در فقه و اصول: سید حسین بروجردی، امام خمینی، علامه طباطبایی، سید محسن حکیم، سید محمد تقی خوانساری، سید عبدالهادی شیرازی، سید حسن بجنوردی و محمد صدوقی بوده اند.
آشتیانی نزدیک ۵۰ سال از عمر خود را به تألیف و نگارش در حوزه فلسفه و عرفان اسلامی صرف کرد. با همکاری هانری کربن، منتخباتی از آثار حکمای ایران را گردآوری کردند. از آثار تألیفی او میتوان به این کتاب ها اشاره کرد: شرح بر زاد المسافر، شرح فصوص الحکم فارابی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، هستی از نظر عرفان و فلسفه و نقد تهافت غزالی.
همچنین وی بر این آثار مقدمه نگاشته است : نقد النصوص فی شرح نقش النصوص، تألیف عبدالرحمن بن احمد جامی، تصحیح ویلیام چیتیک، انجمن فلسفه ایران، ۱۳۵۶، شکوه شمس، سیری در آثار و افکار مولانا، نوشته آن ماری شیمل، ترجمه حسن لاهوتی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۶، شرح مثنوی معنوی مولوی، نوشته نیکسون، ترجمه حسن لاهوتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ .
آثار زیر را هم با تصحیح و تعلیق و مقدمه به چاپ رسانیده است: تفسیر فاتحة الکتاب، تفسیری عرفانی از مؤلفی ناشناخته، مرآت العارفین، تفسیر سوره حمد، اثولوجیا، تألیف فلوطین، با تعلیقات قاضی سعید قمی، اصول المعارف، تألیف فیض کاشانی، انوار جلیه، ملاعبدالله زنوزی، تحفه در مباحث علم، ملانظرعلی گیلانی، تحفة المراد، شرح قصیده میرفندرسکی، تألیف شریف دارابی، تمهید القواعد، ابن ترکه، شرح رساله مشاعر، ملامحمدجعفر لاهیجی، رسالة النصوص، صدرالدین قونوی، رساله نوریه در عالم مثال، حکیم بهایی لاهیجی، رسائل فلسفی، تألیف ملاصدرا، رسائل فلسفی، ملانظرعلی گیلانی، مجموعه آثار عصار، سید محمدکاظم عصار، رسائل قیصری، داوود بن محمودقیصری، شرح فصوص الحکم، مؤیدالدین جندی، شرح فصوص الحکم، محمدداوود قیصری رومی، شرح دعاء العرفه، ملأ محمدعلی فاضل خراسانی، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیه، ملاصدرا، قرة العیون، ملااحمد نراقی، لمعات الهیه، ملاعبدالله زنوزی، المبدأ و المعاد، تألیف ملاصدرا، رسائل حکیم سبزواری، ملاهادی سبزواری، مشارق الدراری، شرح تائیه ابن فارض، سعید الدین بن سعید فرغانی، مصباح الهدایه، امام خمینی، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیه، ملاصدرا، مکاتبات عرفانی بین سید احمد حائری و شیخ محمدحسین غروی، اللمعة الالهیه و الکلمات الوجیزه، ملامحمدمهدی نراقی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران در چهار جلد.
منابع :
- آشتیانی – سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، صص 91 تا 97
- آشتیانی – سید جلال الدین، شرح فصوص الحکم (القیصری)
- امینی نژاد – علی، آشنائی با مجموعه عرفان اسلامی، صص 176 تا 228
- یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 34 تا 60
- امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص 44 تا 51