آقا علی مدرّس طهرانی در ۱۲۳۴ در اصفهان متولد شد. شهرت وی، مدرّس، زنوزی، طهرانی و حکمی ضبط شده است. به رغم آنچه مشهور است، آقاعلی در هیچیک از آثارش خود را زنوزی یا مدرّس زنوزی معرفی نکرده و عنوانی که برای خود برگزیده، آقا علی مدرّس طهرانی است.
وی در برخی مسائل فلسفی ابتکاراتی داشته و به همین دلیل در همان زمان حیاتش به حکیم «مؤسس» مشهور شده است.
پدر آقا علی، ملا عبدالله زنوزی، شاگرد ملا علی نوری و از مروّجان فلسفه ملاصدرا و مؤسس حوزه فلسفی تهران بود.
آقا علی در سال ۱۲۳۷ (در سه سالگی) به همراه پدرش به تهران آمد و در اوایل نوجوانی به تحصیل مقدمات علوم عربی و علم منطق مشغول شد و از شرح ملاعلی قوشچی بر تجرید در علم کلام و معالم الاصول و اصول فقه بهره مند شد و بعد در محضر پدر بزرگوارش «ملا عبدالله» در دروس منقول (شرح لمعه و قوانین الاصول)، و در درس معقول (شوارق الهام، شرح اشارات خواجه نصیر طوسی و مبدأ و معاد ملاصدرا) را فرا گرفت.
بعد از فوت پدر یعنی در زمان بیست و چند سالگی برای ادامه ی تحصیل فقه و اصول، به عتبات رفت، پس از چندی به طهران و دارالخلافه ی آنجا برگشت و بعد به اصفهان مسافرت نمود و در محضر اساتید بزرگ از جمله «میرزا حسن فرزند ملاعلی نوری» به تحصیل علوم عقلی پرداخت. حدود سه سال آنجا ماند و سپس به قزوین رفت و در خدمت (ملا آقای قزوینی، دریای بی کران علوم عقلی) تلمذ نمود.
باز مدتی بعد، دوباره به اصفهان مراجعت کرد تا به ادامه ی دروس حکمی و فلسفی بپردازد و سرانجام پس از چند سال به فرموده ی «مهد علیا» در مدرسه ی قاسم خان که پسر مهد علیا در «ارک دارالخلافه» ساخته بود و بعد مساحت بیشتری را به آنجا اختصاص دادند، مدرس شد. هفت سال در آن مدرسه تدریس نمود.
با ساخت مدرسه ی سپهسالار به دستور محمدخان قاجار سپه سالار، در محله ی «عودلاجان» در طهران، وی به آنجا رفت و مشغول تدریس در همین مدرسه سپهسالار در دروس فلسفی شد، و کلا بعد از پدرش، تهران را محل تدریس برای خود قرار داد، شاگردان بسیاری تربیت نمود و سرآمد اقران گشت.
وی بعد از رحلت «آقا محمدرضا قمشه ای» بزرگترین استاد زمان در حکمت متعالیه، جای ایشان را گرفت و یک دوره اسفار او، 24 سال طول کشید. در هر 6 سال یا 8 سال جمعی بی نیاز از بقیه کتاب می شدند، زیرا آن مدرس عالی مقام ایام تابستان را به یکی از ییلاقات اطراف تهران برای کارهای علمی و فرار از گرما می رفت و درس یک سال را با دقت مطالعه و حواشی دقیق بر آن اضافه می نمود، از همین رو شاگردانی که هوش سرشار داشته و با استعداد بودند، بعد از چند سال هر کدام یک مدرس می شدند.
در (مأثر و آثار) گوید: آقا علی مدرس غالب کتب کلام، حکمت و ریاضیات را استادانه تدریس کرد.ظاهراً در همان ایام نزد میرزا حسن آشتیانی به فراگیری علوم نقلی نیز مشغول بوده است.
مدرّس طهرانی به تصوف نیز تمایل داشته و بنا به نقل معصومعلیشاه، به منور علیشاه (از اقطاب سلسله نعمتاللهیه) دست اردت داده و به گزارش مدرّس گیلانی مرید شیخ غلامرضا شیشهگر بوده است.
آقا علی به دلیل جامعیت در معقول و منقول به «مدرّس» و به سبب کمالات صوری و معنوی به «حکیم الهی» و «استاد الاساتید» شهرت یافت. وی همچنین یکی از حکمای اربعه بود که باعث تثبیت و رونق حوزه فلسفی تهران شدند.
مدرّس طهرانی هم علوم نقلی و هم علوم عقلی را تدریس میکرد، اما شهرت وی بیشتر در علوم عقلی بود. ظاهراً پس از مدتی وی فقط به تدریس حکمت پرداخته و این امر باعث انتقال مجلس درس او از مدارس رسمی به منزلش شده است؛ اما، به گزارش کنت دو گوبینو این موضوع از شهرت وی و اقبال شاگردان به او نکاسته است.
آقا بزرگ طهرانی با آقا علی در تهران ملاقات داشته و او را در حکمت، برتر از معاصرانش دانسته و مجلس درس وی را در تهران پر رونق وصف کرده است؛ اما، قضاوت درباره برتری آقا علی از معاصرانش دشوار است. حاج ملا هادی سبزورای ، آقا محمد رضا قمشهای و ابوالحسن جلوه از معاصران مدرّس طهرانی بودند و ازحیث استادان، هم طبقه به شمار میآیند و به غیر از حکیم جلوه، از مروّجان فلسفه ملاصدرا بودند. با وجود این، شهرت سبزواری به گونهای است که بسیاری، او را بزرگترین فیلسوف بعد از ملاصدرا میدانند. آقا علی مدرّس در آثار خود از سبزواری با احترام و تعظیم - با تعبیر «وحید عصرنا» - یاد کرده است. سید جلال الدین آشتیانی پس از تردید در برتری آن دو به یکدیگر، در نهایت به برتری سبزورای رأی داده است. به نظر وی، محقق سبزواری از حیث سرعت انتقال و تحریر مطالب غامض با عباراتی کوتاه و روان و اجتناب از تطویل کلام بر آقا علی ترجیح دارد. اما مهدی حائری یزدی آقا علی را، به سبب داشتن قریحه نقادی و ابتکار درعرضه راه حلهای جدید برای مشکلات فلسفی، از سبزواری برتر دانسته و علت کمتر بودن شهرت آقا علی را نقادی او و پیروی صرف نکردن از ملاصدرا ارزیابی کرده است. در میان دیگر حکمای حوزه تهران، آقا علی مدرّس و آقا محمد رضا قمشهای، از جهت علمی، ازحکیم جلوه بسیار برتر بودهاند.
گفتنی است که طول تدریس آقا علی در تهران بیشتر از قمشهای و گرایش او بیشتر حکمت برهانی بوده، اما قمشهای به عرفان و جنبههای ذوقی حکمت متعالیه توجه بیشتری داشته است.
آقاعلی از اخلاق بسیار والایی برخوردار بود به گونهای که غالب معاصران وی، او را به اخلاق پسندیده اش ستودهاند. او بسیار متواضع و با وقار و مهذب و با صفا و متشرع و با تقوا و عارفی بود که به نور الهی میدید. فقیر و دوست و عارف پیشه و وارسته و بی تعین بود. او بسیار بر عبادات و مستحبات اهمیت میداد. از این رو به او لقب «حکیم متشرع» دادهاند. بیان انظار فیلسوفان معاصر، حکایت از این واقعیت میکند که ایشان هیچ گونه حسادتی نسبت به معاصران خود نداشته است. این روحیه، در تجلیلهایی که او از معاصران خود میکند، به خوبی نمایان است. آقا علی حکیم در استخاره بسیار ماهر بود و در این باره قضایای معروفی نقل مجالس بوده است. البته حکایتی در این باره به ما نرسیده است جز این که میگویند او در استخاره آن چنان نظر صائب داشته است که گمان میرفت اطلاع بر ضمائر دارد. این ویژگی او ناشی از تقوا و صفای نفس او بوده است.
بزرگان بسیاری نزد او حکمت آموختهاند که برخی از آنان عبارتاند از: میرزا محمد باقر اصطهباناتی ، میرزا حسن آشتیانی ، حیدر قلی خان قاجار نهاوندی ، میرزا هاشم اشکوری ، میرزا حسن کرمانشاهی ، میرزا محمدعلی اصفهانی ، ملا محمدعلی حکیم ایمانی خوانساری ، میرزا علی اکبر حکمی یزدی ، میرزا طاهر تنکابنی، شیخ علی نوری (شوارق)، آقا میرزا ابراهیم حکمی (ابتهاج الحکماء، که داماد او هم بود)، عبدالعلی میرزا پسر فرهاد میرزا، شیخ عبدالنبی نوری، میرزا ابوالفضل طالقانی معروف به عنقاء ، ملا محمد آملی پدر آقا شیخ محمدتقی آملی ، حاج آقا حسین قمی، میرزا جعفر آشتیانی پدر آقا میرزا مهدی آشتیانی، آقا میرزا علی اکبر حکیم یزدی، آقا شیخ غلام علی شیرازی (متخلص به فانی و بعد به حکیم)، آقا میرزا عبدالمجید بن عبدالعلی زنجانی و سلطان محمدمیرزا جانشین «امام قلی میرزا عماد الدوله»، که دوازده سال در خدمت این فیلسوف بزرگ، تحصیل معقولات کرده است. حکیم مدرّس طهرانی نکات و راه حلهای تازهای برای برخی مسائل فلسفی عرضه کرده که مهمترین آنها در بحث معاد و راه حل متفاوت او در توجیه فلسفی معاد جسمانی است. وی به رغم استفاده از اصول و مبانی تأسیسی فلسفه ملاصدرا (مانند اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری)، درباره معاد، نظری متفاوت با او ابراز نموده است. شیخ محمد حسین غروی اصفهانی ، که از طریق شاگردی میرزا محمد باقر اصطهباناتی شاگرد آقاعلی به شمار میآید، در رساله فی اثبات معاد جسمانی کاملاً بر مبنای آقا علی، معاد جسمانی را اثبات کرده است. همچنین سید جلال آشتیانی در آثار خود، ضمن بیان نظریه آقا علی، به انتقاد از آن پرداخته است. آشتیانی تصریح دارد که بیشتر استادان وی، از جمله ابوالحسن قزوینی، به نظر آقا علی متمایلاند. غلامحسین ابراهیمی دینانی نیز کتابی با عنوان معاد از دیدگاه حکیم مدرّس زنوزی نوشته و در آن به نظریات آقا علی و تفاوت آن با دیگر آرا اشاره کرده است. به غیر از مسئله معاد، آقا علی مدرّس طهرانی دراین مباحث نیز نکات و تقریرات مهمی ابراز نموده است: توحید و تحقق کثرت در وجود ، اعتباریات ماهیت ، وجود رابط و رابطی، حمل، علم به واجب الوجود، اصالت وجود و تطابق قوس صعود و نزول و اتحاد اتصالی مراتب آنها.
از حکیم مدرّس طهرانی آثار متعددی به جا مانده که یکی از مشهورترین آنها بدایع الحکم است. این کتاب به زبان فارسی و در بردارنده خلاصهای از حکمت متعالیه است. آقا علی مدرّس این کتاب را به درخواست شاهزاده عماد الدوله بدیع الملک میرزا، در پاسخ به هفت پرسش فلسفی، نوشته است. آخرین سؤال بدیع الملک - که مقایسه نظر فیلسوفان غربی با نظر حکما و متکلمان اسلامی است - نشان دهنده آغاز رویارویی فلسفه اسلامی با فلسفه غرب است. این اثر را احمد واعظی در ۱۳۷۶ش در تهران منتشر کرده است. محمد صالح حائری مازندرانی، از قائلان به اصالت ماهیت، ردیهای بر این اثر نوشته و آن را ودایع الحکم فی کشف خدایع بدایع الحکم نامیده است. اثر اخیر به صورت مستقل و نیز در ضمن کتاب حکمت بوعلی سینا چاپ شده است. سبیل الرشاد فی اثبات المعاد، پس از بدایع الحکم، معروفترین اثر آقا علی مدرّس است و چنانکه خود در مقدمه آن اشاره نموده، برگرفته از تعلیقات ایشان بر کتاب اسفار ملاصدرا است. در این اثر، رأی مهم مدرّس طهرانی درباره معاد تشریح شده است. به غیر از بدایع الحکم، دیگرآثارِ موجودِ مدرّس طهرانی، از تعلیقات و رسائل و تقریظات و تقریرات، در مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقا علی مدرّس طهرانی، در سه جلد، به کوشش محسن کدیور در ۱۳۷۸ش در تهران چاپ شده است.
آقا علی مدرّس در ۱۳۰۷ وفات یافت و در جوار حرم عبدالعظیم حسنی در شهرری دفن شد.
منابع :
- یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ص 159