عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

در دل خیزش معنوی-روحی که از سده‌های نخستین آغاز گردید، آهسته آهسته تصوف اسلامی میراث خود را در قالب ادبیات دل‌نشین و اشعار نغز و دلربا و سرشار از شور و نثر زیبا و روح‌افزا ریخت. و چنان در این زمینه گسترش یافت که گاه عرفان اسلامی را برابر با ادبیات عرفانی‌اش می‌شمارند. از این رو، هر گاه سخن از عرفان اسلامی است، ناخودآگاه انسان به یاد مثنوی مولانا و دیوان حافظ و تائیه ابن فارض می‌افتد.

آنچه که چنین بستر دلکش و شورانگیز را در مجموعه عرفان اسلامی فراهم آورد، شور و عشق و سوز و گدازی است که از بطن عرفان مایه می‌گیرد.

سیر و سلوک عارفان سرشار از عشق وشوق و دلدادگی و شیدایی است. و آنگاه بلبل جان انسان به گل معرفت توحید می‌رسد، غنج و دلال گل توحید را بیش از پیش احساس می‌کند. از این رو، ناله‌ها و نجواهایش، شیفتگی‌ها و شیدایی‌هایش صد چندان می‌شود. 

آنجا زبان نمایانگر صحنه پر جاذبه و پر حرارت توحید می‌گردد و بلکه زبان خود همان حرارت و جذبه و شوری است که بیرون می‌ریزد. از این رو، ادبیات عرفانی نشان‌دهنده حالات روحی و عواطف پاک توحیدی در پشت پرده است که آن پرده‌نشین را شاهد بازاری می‌کند.

ادبیات عرفانی افزون بر آن که بیانگر حالات روحی عارف است، در شنونده نیز این عواطف را بر می‌انگیزاند. از این رو، در سنت فرهنگی-اسلامی، کارکرد بسیار تأثیرگذاری داشته است و درتصفیه روح و تلطیف جان و ارتقای سر تأثیر شگرفی از خود نشان داده است. عارفان دوره اسلامی از این تأثیر شگرف با خبر بوده‌اند و از این رو، از آن در بین خود و مردم بهترین بهره را برده‌اند.

به درستی عرفان ادبی آن بخش ناپیدای سیر و سلوک و معرفت عارفانه را فرا روی انسان می‌آورد. از این جهت، تکمیل‌کننده آن دو بخش است همچنان که ادبیات عرفانی خود از آن دو بخش مدد می‌گیرد.

برای عارفان این سه بخش از هم جدایی‌ناپذیرند و همه آنها را دستاورد جنبش و خیزش معنوی در بطن اسلام می‌دانند و آنها را میراثی یگانه به شمار می‌آورند که هر کدام کارکرد ویژه‌ای دارد و هیچ یک در جای دیگری نمی‌نشیند. عرفان ادبی برای بیان و انتقال احوال روحی و عواطف پاک توحیدی پشت پرده در کار عارف است. عرفان نظری بیانگر دقایق حقایق توحیدی است که به حقیقت در دل شهود حضور دارد. و عرفان عملی تبیین‌کننده مدارج قرب و منازل الی الله است که عارف آن را باید طی کند. از آنجایی که در سلوک و معرفت عواطف پاک توحیدی موج می‌زند، عرفان ادبی بخش پنهان این دو را جلوه می‌دهد.

منابع :

  • یزدان پناه– سید یدالله، سیری در تاریخ عرفان اسلامی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)