خلاصه چنان که متن بیانات دینی دلالت دارد بر این که یکی از راه های وصول به حقایق دینی و اسرار الهی ، راه کشف و شهود است، همچنان دلالت دارد بر این که زاد و راحله این راه، همان مواد اعتقادی و عملی است که در کتاب و سنت بیان گردیده و تنها دریچه ای که با باز کردن آن، فضای پاک حقایق به انسان خودنمایی میکند ، همان دریچه عمل به شریعت است و بس.
ممکن است کسی تصور نماید که ما به بسیاری از اهل تعبد و صاحبان زهد و عبادت بر میخوریم که با این که کمترین فروگذاری در طاعات و عبادات نمیکنند، کوچکترین قدمی در معرفت حقایق بر نداشتهاند، ولی باید متذکر این نکته بود که ساختمان باطنی یک فرد از انسان، مانند ساختمان ظاهری وی مختلف است و اختلافات ترکیبی که در افراد انسان، مشهود است، نظیر آنها در ترکیبات باطنی آنان نیز وجود دارد و همچنین نظایر انحرافات مزاجی گوناگون در طبایع افراد، انحرافات و اعوجاجات باطنی نیز وجود دارد.
چنان که هر غذایی با این که از اجزای طبیعت ، مأخوذ است، با هر بدنی مناسب نیست و هر دوایی نیز با این که از اجزای طبیعت، مأخوذ است، با هر بدنی مناسب نیست و هر دوایی نیز با این که از اجزای طبیعت، مأخوذ است ، با هر مزاجی سازش ندارد، بلکه هر ترکیبی در جایی غذا و در جای دیگر غیر قابل هضم، و در موردی شفا و در مورد دیگر سم است، همین قیاس و نسبت در اغذیه و ادویه روحانی نیز موجود است و دستورات عملی و اخلاقی شریعت، در تقدیس و اصلاح ارواح انسانی، با اختلافات فاحش که در افراد هست، همان حکم دستورات طبی در اغذیه و ادویه را دارند.
در شرع اسلام، دواها و سم های عمومی داریم که همان واجبات و محرمات عملی فقهی میباشند و رعایت جانب آنها، برای حفظ کمترین حد لازم از بهداشت روحی انسان، ضروری است، وبرای بدست آوردن درجات و مراتب گوناگون کمالات روحی، باید قدمهای دیگری برای اصلاح و تصفیه حالات روحی برداشت و مجاهدتهای دقیقتر و عمیقتری برای تخلیه قلب از غیر یاد خدا و تحصیل اخلاص کامل بندگی، نمود که بدون تنظیم دقیق حالات روحی که به دست خبرت و معرفت انجام گیرد، صورت پذیر نیست، اینها یک رشته مسلماتی است که هرگز تردید نمیپذیرد.
از این جا روشن میشود که مراقبت کامل اعمال دینی از قبیل طاعات و عبادات، همان مرحله عمومی تقوای دینی را نتیجه می دهد و بس، و نیز روشن می شود که سیر در مراتب بعدی کمال و ارتقاء و عروج به مدارج عالیه سعادت باطنی، دلیل و رهبری میخواهد که انسان با هدایت و راهنمایی وی، قدم در راه گذاشته، به سیر پردازد و در امتداد مسیر، زمام طاعت را به دست وی بسپارد و البته متبوعیت و مطاعیت (دستورات) وی نیز در زمینه مراعات کامل متن شریعت خواهد بود، نه در دستوراتی که به حسب شرع، مجاز شناخته نشده باشد و حلالی را حرام کند یا حرامی را حلال نماید.
منابع :
- شیعه، مصاحبات پروفسور هانری کُربَن با علامه سید محمد حسین طباطبایی (شاهجوئی)، چاپ چهارم ۱۳۸۲، صص ۲۵۱تا ۲۵۳