کمالالدین میثم بحرانی در قرن هفتم هجری شرحی بر نهج البلاغه نوشت و معانی و رموز عرفانی آن را بیان کرد. رضیالدین علی بن طاووس، عضو خانوادهای معروف از دانشمندان شیعه که خود از علمای مبرز آن به شمار میرود، ادعیهای که دارای مضامین دقیق و اشارات و لطایف رقیق عرفانی است، نوشت. علامه حلی، شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی و شخصی که اهمیت زیادی در ترویج و اشاعه مذهب تشیع در ایران داشت، دارای آثار متعددی است که واجد خصوصیت عرفانی است. اندکی بعد از علامه حلی، سید حیدر آملی، از برجستهترین علمای شیعه آن عصر، صوفی نیز بود و از مکتب عرفان ابن عربی پیروی میکرد. کتاب جامع الاسرار او نماینده اوج تفکر عرفان شیعی است و در آن شاید بیش از هر اثر دیگر ارتباط مابعدالطبیعی و وجودی بین تشیع و تصوف مورد بحث قرار گرفته است. آملی معتقد بود که هر شیعه واقعی صوفی است و هر صوفی حقیقی شیعی است
گرایش به تقریب بین تصوف و مراکز علمی تشیع در قرن نهم در اشخاصی چون حافظ رجب برسی مؤلف کتاب عرفانی مشارق الانوار و ابن ابی جمهور که کتاب المجلی او از شاهکارهای ادبیات جدید عرفانی شیعه است و کمالالدین حسین بن علی ملقب به واعظ کاشفی دیده میشود. واعظ کاشفی گرچه سنی و صوفی نقشبندی بود، مؤلف آثار و کتبی درباره معارف شیعه است که در بین شیعیان بسیار مشهور شد، مخصوصاً کتاب روضه الشهدای او که کلمه روضه و روضهخوانی که در بین شیعیان متداول است از نام این کتاب گرفته شده است.
منابع :
- سیدحسین نصر، حمید دَباشی و سیدولی رضا نصر،
- فصل نهم کتاب «تشیع: آموزهها، اندیشه، معنویت»
- (Shi’ism: Doctrines, Thought, and Spirituality)
- ترجمه محمد سوری، چاپ نخست، انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک،
- ۱۹۸۸میلادی. ص ۴۰۱ به بعد