واقعیتى که به لحاظ تجربى مىیابیم و به لحاظ مبانى موجود نیز مىتوان آن را تثبیت کرد این است که انسانى که به این دیدگاه و به اندیشه تعاضد این سه حوزه مىرسد، در آرامش روحى خاصى به سر مىبرد و دچار بحران نمىشود. با نگاه به تجربهاى که در غرب روى داد، بهتر مىتوان نتیجه گرفت. در غرب بین معنویت و عقل، و بین عقل و شریعت، فاصله افتاده است، و همیشه نخبگان فرهنگى، با بحران روحى مواجهاند، چنانکه در برخى مواقع به جنون یا خودکشى انجامیده است. دلیل این امر آن است که گاهى مىخواهند به شریعت تن دهند، ولى عقلشان با آنان همراه نمىشود؛ گاه نیز مىخواهند عقل را آرام کنند، در نتیجه باید از شریعت تحریف شده چیزى را کم کنند. از این روى، با بحران روحى مواجه مىشوند. ولى نخبگان ما در سنت صدرایى و سنت فکرى فرهنگىمان، آرامش و تعادل روحى خاصى دارند. اگر راههاى کشف واقع همه به یک حقیقت مىرسد، تعارض روحى رخ نمىدهد.
یکى دیگر از نتایج این است که در این سنت، کمال در خواندن و دانستن نیست، بلکه باید دستبهکار شد. در این سنت، هم باید تعبد ورزید و تابع شریعت شد، و هم دستبهکار شد و از طریق اتصال و شهود به حقایق دست یافت؛ یعنى حکمت نباید فقط در ذهن جمع شود. به تعبیر شیخ اشراق، نباید حکمت را در دانستن خلاصه کرد؛ باید رفت و دید و یافت. از این روى، هر فیلسوف مسلمانى که در این سنت تنفس مىکند، آهستهآهسته، خود، آن معرفت مىشود، و معرفت را در خود پیاده مىکند و با آن زندگى مىکند؛ نه فقط در تفکر مىپذیرد. از این روى، در این سنت همیشه حکمت، با حرکت و رویشى معنوى همراه است.
اثر و فایده سوم نیز این است که معنویت را با عقلانیت همراه مىسازد. آنجا که معنویت از عقلانیت جدا مىشود، چه بسا انحرافها و آسیبهایى رخ مىنماید. این آسیبها در این سنت کمتر رخ مىدهد.
اثر و فایده دیگر، تعبد و دیانت است. در این فرهنگ، تعبد نسبت به دین که با سعادت انسان گره مىخورد به راحتى جاى گرفته است. این سنت فرهنگى، تعبد را با عقلانیت و معنویت جمع مىکند، و به تعبیرى دیگر، هر یک دیگرى را پشتیبانى مىکند؛ به گونه اى که فرد در عین اینکه به سعادت مىرسد، از همه ظرفیتهاى بشرى خود نیز استفاده کرده است. بنابراین در این سنت فکرى ـ فرهنگى، دینگراییِ شگفت و جذابى ترویج مىشود که در عین دینگرایى، عقلانیت را نیز پابرجا نگاه مىدارد.
منابع :
- یزدان پناه، یدالله - دوفصلنامه معارف عقلی- مرکز پژوهشی دائرة المعارف علوم عقلی اسلامی – پیش شماره سوم (عرفان اسلامی)