با توجه به توضیحات پیش گفته در مورد سیستم و تفکر سیستمی هم اکنون می توانیم به روشنی روش تفکر مزبور در دین را دریابیم.
ارتباط ارگانیک میان اجزاء، کلنگری و مدلسازی مهمترین مولفه های این نوع تفکر هستند.
برای درک بهتر تفکر مدل گرا مثالی می آوریم. علم شیمی در زمان های بسیار دور وجود نداشت. در آن زمان ها اگر کسی فعل و انفعالات شیمیائی خاصی را به تجربه بدست آورده و صورت می داد عنوان کیمیاگر به خود می گرفت که یکی از شاخه های علوم غریبه (کُلُّهُ سِرّ) بود. به عبارت دیگر این عمل نوعی سحر و جادو تلقی می شد. اگر بخواهیم کیمیا یا همان شیمی را در آن زمان توصیف کنیم بایستی چنین بگوئیم : مجموعه ای از داده های پراکنده و رازآلود که مجبوریم بپذیریم چون بعضا تجربه شده ، ولی مرتبط و فرموله نیست و اکثر سئوالات ما را در چهارچوب خواص مواد بی پاسخ می گذارد.
اما در عصر حاضر علم شیمی (Chemistry یا همان کیمیا) یک مدل تقریبا جامع از ساختار، خواص، ترکیبات، و دگرگونی مواد ارائه می دهد.
اصولی مانند : اصل بقای جرم (ثابت بودن مقدار ماده در واکنش های شیمیائی)، نظریه اتمی (ساختار مواد = مولکول، اتم و ...)، اربیتال ها و ابر الکترونی، جدول تناوبی عناصر، فرمول شیمیائی هر ماده ، معادله شیمیائی واکنش های شیمیائی و ... به مااجازه می دهد که توانائی های بسیاری نسبت به عصر کیمیا را تجربه کنیم. حالا با دانستن این اصول و بطور کلی مدلی که علم شیمی جدید از ساختار، خواص، ترکیبات، و دگرگونی مواد آنها ارائه می دهد، می توانیم هر نوع اتفاقات ناشی از واکنش های شیمیائی را از انواع عظیم آن مانند فعل و انفعالات سطح خورشید گرفته تا نمونه های کوچک مانند هضم مواد غذائی توسط آنزیم های معده را تحلیل کنیم. این تحلیل ها اگرچه در همه موارد به صورت تفصیلی برای ما و با بطور کلی امکان پذیر نباشد اما از دانش کلی ما نسبت به آنها نمی کاهد. این به آن معناست که بر خلاف سده های نخستین حیات بشر اگر ما جزئیات یک فعل و انفعال شیمیائی را هم ندانیم درپرتو مدلی که از علم شیمی در ذهن ماست یک تصویر کلی از مکانیسم صورت گرفته خواهیم داشت و همین علم اجمالی ما را از تعجب و خلاف عادت شمردن وقایع این چنینی باز میدارد.
ویژگی بسیار برجسته دیگر این مدل آن است که لازم نیست در مورد هر واکنش یا فرآیند شیمیائی جدید دست به دامن عالمان این رشته و یا عاملان آن فرآیند شویم و با داشتن اصول کلی نحوه واکنش های شیمیائی و ساختمان مواد و امثال آن می توانیم خود تحلیلی شیمیائی (کلی یا جزئی) از فرآیندهای نو داشته باشیم.
بدین سان این مدل برای ما مانند معادله ای عمل می کند که در هر موردِ واقعی اعداد جدیدی در آن وارد نموده و نتیجه جدیدی را استخراج می نمائیم.
مدل های کلی یا نظام واره های فیزیک جدید، فناوری اطلاعات ارتباطات(IT)، نجوم و بسیاری از علوم دیگر نیز چنین هستند و چنین آثاری دارند. همه این مدل ها در حوزه خود شمول 100% ایجاد نمیکنند و به همه سئوالات پاسخ تفصیلی نمیدهند ولی یک دیدگاه کلی میدهند که پاسخ قریب به اتفاق سئوالات را به صورت اجمالی فراهم می سازد
یک دستگاه فکری دینی نیز اگر منتَج از تفکر سیسستمی نسبت به دین باشد بایستی چنین خاصه ای داشته باشد. یعنی اصول و مبانی و اخلاق و فروعات احکام را چنان در مجموعه ای به نظام درآورد که در مواجهه با هر گزاره دینی ما خود بتوانیم معنای صحیح آن را دریافت کنیم به نحوی که به ارتباط ارگانیک میان آن گزاره با سایر گزاره های دین نیز خدشه ای وارد نشود.
خروجی این نظام فکری را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
- داشتن یک ساختار پیوسته از هستی از دیدگاه اسلام و قرآن،
- قفسه بندی ذهنی دانسته های دینی به نحوی که هر چیزی در جای خود جای گیرد،
- پوشش حداکثری نسبت به داده های دینی (قرآن و حدیث) به نحوی که در مواجهه با یک متن مقدس، تصوری ولو اجمالی و غیر مضاد با سایر گزاره ها، از مفهوم آن به ما بدهد،
- فرمولایز داده های دینی به نحوی که شخص بتواند ابهامات خود در گزاره های دینی را با استفاده از این اصول فرموله رفع نماید.
- دیدگاه جامعی که هاضم اختلافات سطحی در نگاه به قرآن و روایات باشد.
منابع :
- وردی نژاد – فریدون، تفکر سیستمی و نگرش سیستمی در اسلام، اینجا
- وردی نژاد – فریدون، سیستم، اینجا
- نعمتی - حسن، تفکر سیستمی، دانشگاه گلستان، اینجا
- موسسه متمم، تفکر سیستمی-درس ۷ : راسل اکاف و تدوین مدرن تفکر سیستمی، اینجا
- بینش - مسعود ، موانع تفکر سیستمی، اینجا
- زارع شحنه، مجید - قریب، غلامرضا ، نظریه سیستمی، اینجا
- ابوالحسنی - علی محمد، نظریه ی سیستم ها، اینجا